‏انگار منم که چسبیدم به ارتباطاتم وقتی حتی کوتاه رها می کنم از بین میره، اگه ارتباط رو یه طناب در نظر بگیریم ازون ور دستی نیست که نگه ش داره
‏اما من وقتی دست خودمو شل می کنم متوجه ش میشم

‏دلم ازون رابطه ها میخواد که بابای دوس پسرت یه شهر دیگه کار میکنه و مامانش هر دو هفته میره پیشش
...

بعضی وقتا دلم میخاد بهت زنگ بزنم بگم ادما دارن بهم اسیب میزنن و اذیتم میکنن، بعدش یادم میاد یکی ازون ادما خودت بودی.

واقعاً اجازه میدی اشکت و در بیارن؟
باشه ولی بدون
چشمات ازون آسمون قشنگاس
که پرنده دوست داره توش پرواز کنه حیفشون نکن🤍

ولی دلبر من ازون شب قدری که تو رو از خدا خواستم
هم تو رو از دست دادم
هم اعتقادم به خدا رو :)

حس اونی رو دارم که خودشو پله کرده واسه بقیه، بعد همونا دارن ازون بالا بهش میخندن :)

‌‌‌‌‌‌.࿐

‏من ازونام ک باید هی بیام وجودمو یادآوری کنم تا فراموش نشم

مشکل ازونجایی شروع میشه که همه تو زندگی فقط روزای خوبشو میخوان!

‌‌‌‌‌‌.࿐

ولی دلبر من ازون شب قدری که تو رو از خدا خواستم
هم تو رو از دست دادم
هم اعتقادم به خدا رو :)

‏هیچوقت ازون چیزی که تو ذاتتون هست خجالت نکشید، نقطه ضعفاتون رو رفع کنید ولی خودتون رو به خاطر اینکه یکی دوستتون نداره عوض نکنید. شما خودتون هستید قرار نیست کسی که بقیه میخوان باشید