کپشن های مربوط به تواني

پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی تواني

عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)

وقتي‌ قلب‌هايمان‌ كوچك‌تر از غصه‌هايمان‌ مي‌شود،
وقتي‌ نمي‌توانيم‌ اشك‌هايمان‌ را پشت‌ پلك‌هايمان‌ مخفي‌ كنيم‌ و بغض‌هايمان‌ پشت‌ سر هم‌ مي‌شكند،
وقتي‌ احساس‌ مي‌كنيم‌ بدبختي‌ها بيشتر از سهم‌مان‌ است‌ و رنج‌ها بيشتر از صبرمان؛
وقتي‌ اميدها ته‌ مي‌كشد و انتظارها به‌ سر نمي‌رسد،
وقتي‌ طاقتمان‌ طاق‌ مي‌شود و تحملمان‌ تمام...
آن‌ وقت‌ است‌ كه‌ مطمئنيم‌ به‌ تو احتياج‌ داريم‌ و مطمئنيم‌ كه‌ تو، فقط‌ تويي‌ كه‌ كمكمان‌ مي‌كني...

من پنجاه سال است دارم اسلام مي خوانم،
بگذار خلاصه اش را برايت بگويم:
واجبات را انجام بده
به جاي مستحباتت،
تا مي تواني به کار مردم برس،
کار مردم را راه بيانداز،
اگر کسي در قيامت از تو سؤال کرد،
بگو فاضل گفته بود ...

" حضرت آیت الله فاضل لنکرانی (ره) "

"يكي از مهمترين دستاوردهايي كه مي توانيد داشته باشيد اين است كه خودتان باشيد"

#داستانک
#معنی_زن
از حکيمي پرسيدند:
معني زن چيست؟
با تبّسم گفت: لوحي از شيشه است
که شفّاف بوده و باطنش را مي تواني ببيني.
اگر با مدارا او را لمس کني
درخشش افزون مي شود
و صورت خود را در آن مى بيني
اما اگر روزي آن را شکستي
جمع کردن شکسته هايش بر تو سخت مى شود
اگر احياناً جمعش کرد✨
که بچسباني بين شکسته هايش
فاصله مي افتد
و هر موقع دست به محل
شکستگي بکشي دستت زخمي ميشود.
زن اينچنين است پس آن را نشکن

از هنگامي ک خداوند مشغول خلق زن بود شيش روز ميگذشت. فرشته اي ظاهر شد و گفت: چرا اين همه وقت صرف اين يکي ميفرماييد؟ خداوند پاسخ داد: دستور کار اورا ديده اي؟
بايد دويست قطعه متحرک داشته باشد، ک همگي قابل جايگزيني باشند، بايد بتواند با خوردن غذاي شب مانده کار کند. دامني داشته باشد که همزمان دو بچه را در خودش جاي دهد، بوسه اي داشته باشد ک بتواند همه دردهارا، از زانوي خراشيده گرفته تا قلب شکسته را درمان کند. او ميتواند هنگام بيماري خودش را درمان کند، يک خانواده را با يک قرص نان سير کند.
فرشته نزديک شد و به زن دست زد و گفت: اما پروردگارا او را خيلي نرم آفريدي.
خداوند : بله نرم است اما او را سخت هم آفريده ام تصورش را هم نميتواني بکني ک او تا چه حد ميتواند تحمل کند و زحمت بکشد. آنگاه فرشته متوجه چيزي شد و به گونه زن دست زد و گفت اشک براي چيست؟
خداوند گفت: اشک وسيله ايست براي ابراز شادي، اندوه، درد، نااميدي...
فرشته متاثر شد و گفت: زن ها قدرتي دارند ک مردان را متحير ميکنند.
خداوند گفت: اين مخلوق عظيم فقط يک عيب بزرگ دارد
فرشته گفت: چه عيبي؟
خداوند فرمود : پارک دوبل بلد نيست"

بعضی ﺭﺍﺑﻄﻪ ﻫﺎ...

ﻧﻪ ﻋﺎﺩﺗﺴﺖ ... ﻧﻪ ﻋﺸﻘﺴﺖ ...
ﻧﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ...
ﭼﻴﺰﻯ ﻓﺮﺍﺗﺮ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻫﺎﺳﺖ ...
و خوب میدانی که...
ﻧﻪ ﺗﻮ ﺑﺮﺍﻯ ﺍﻭ ﻣﻰ ﻣﺎﻧﻰ ......
ﻧﻪ ﺍﻭ ﺑﺮﺍﻯ ﺗﻮ ......
ولی...
ﻫﺮ ﺩﻭ ﺑﻰ ﻫﻢ ﻧﻤﻴﺘﻮﺍﻧﻴﺪ ﺑﻤﺎﻧﻴﺪ ......
ﻭ ﺍین
" ﺩﺭﺩ " ﻧﺎﻙ ﺗﺮﻳﻦ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﻯ ﺩﻧﻴﺂﺳﺖ.

مرد فقيري از خدا سوال كرد: چرا من اينقدر فقير هستم؟
خدا پاسخ داد: چون ياد نگرفته اي كه بخشش كني!
مرد پاسخ داد: من چيزي ندارم كه ببخشم…
خدا پاسخ داد: چرا!!!! محدود چيزهايي داري!
يك صورت كه ميتواني لبخند بر آن داشته باشي!
يك دهان كه مي تواني از ديگران تمجيد كني وحرف خوب بزني!
يك قلب كه مي تواني بروي ديگران بگشايي!
چشماني كه ميتواني با آنها به ديگران با نيت خوب نگاه كني!
فقر واقعي فقر روحــــي ست.
دل آدم ها خيلي ساده گرم ميشود:

تبسم را نه می توانيم بخريم،

نه می توانيم قرض كنيم..

فقط مى توانيم هديه بدهيم

میسپارمت به لبخند ها...

گرچه گاهى خودم ميهمان بغض هاى بى دليلم!

در مسير باد بمان تا بوى مهربانيت تسخير كند اين شهر پر از بيهودگى را لبخندبزن

و تنور دلت گرم، دوست من

مردي با اسب و سگش درجاده‌اي راه مي‌رفتند.
هنگام عبوراز كنار درخت عظيمي، صاعقه‌اي فرود آمد وآنها را كشت. اما مرد نفهميد كه ديگر اين دنيا را ترك كرده است و همچنان با دوجانورش پيش رفت.
گاهي مدت‌ها طول مي‌كشد تا مرده‌ها به شرايط جديد خودشان پي ببرند.پياده ‌روي درازي بود، تپه بلندي بود، آفتاب تندي بود، عرق مي‌ ريختند و به شدت تشنه بودند. در يك پيچ جاده دروازه تمام مرمري عظيمي ديدند كه به ميداني باسنگفرش طلا باز مي‌شد و در وسط آن چشمه‌اي بود كه آب زلالي از آن جاري بود. رهگذر رو به مرد دروازه ‌بان كرد و گفت: "روز بخير، اينجا كجاست كه اينقدر قشنگ است؟"
دروازه‌بان: "روز به خير، اينجا بهشت است."
- "چه خوب كه به بهشت رسيديم، خيلي تشنه‌ايم."
دروازه ‌بان به چشمه اشاره كرد و گفت: "مي‌توانيد وارد شويد و هر چه قدر دلتان مي‌خواهد بوشيد."
- اسب و سگم هم تشنه‌اند.
نگهبان:" واقعأ متأسفم . ورود حيوانات به بهشت ممنوع است."
مرد خيلي نااميد شد، چون خيلي تشنه بود، اما حاضر نبود تنهايي آب بنوشد. ازنگهبان تشكر كرد و به راهش ادامه داد. پس از اينكه مدت درازي از تپه بالا رفتند،به مزرعه‌اي رسيدند. راه ورود به اين مزرعه، دروازه‌اي قديمي بود كه به يك جاده خاكي با درختاني در دو طرفش باز مي‌شد. مردي در زير سايه درخت‌ها دراز كشيده بود وصورتش را با كلاهي پوشانده بود، احتمالأ خوابيده بود.
مسافر گفت: " روز بخير!"
مرد با سرش جواب داد.
- ما خيلي تشنه‌ايم . من، اسبم و سگم.
مرد به جايي اشاره كرد و گفت: ميان آن سنگ‌ها چشمه‌اي است. هرقدر كه مي‌خواهيدبنوشيد.
مرد، اسب و سگ به كنار چشمه رفتند و تشنگي‌شان را فرو نشاندند.
مسافر از مرد تشكر كرد. مرد گفت: هر وقت كه دوست داشتيد، مي‌توانيدبرگرديد.
مسافر پرسيد: فقط مي‌خواهم بدانم نام اينجا چيست؟
- بهشت
- بهشت؟ اما نگهبان دروازه مرمري هم گفت آنجا بهشت است!
- آنجا بهشت نيست، دوزخ است.
مسافر حيران ماند:" بايد جلوي ديگران را بگيريد تا از نام شما استفاده نكنند! اين اطلاعات غلط باعث سردرگمي زيادي مي‌شود! "
-كاملأ برعكس؛ در حقيقت لطف بزرگي به ما مي‌كنند. چون تمام آنهايي كه حاضرندبهترين دوستانشان را ترك كنند، همانجا مي‌مانند...

هميشه کساني هستند
که در نهايت دلتنگي
نمي توانيم آنها را در آغوش بگيريم
بدترين اتفاق شايد همين باشد ..

اس ام اس های جدید،عاشقانه، خنده دار و . . . ارسالی کاربران

وقتي, قلبهايمان, كوچكتر, غصههايمان, ميشود, نميتوانيم, اشكهايمان, پلكهايمان, مخفي, كنيم, بغضهايمان, ميشكند, احساس, ميكنيم, بدبختيها, بيشتر, سهممان, رنجها, صبرمان؛, اميدها, ميكشد, انتظارها, نميرسد, طاقتمان, تحملمان, تمام, مطمئنيم, احتياج, داريم, تويي, كمكمان, پنجاه, دارم, اسلام, خوانم, بگذار, خلاصه, برايت, بگويم, واجبات, انجام, مستحباتت, مردم, بيانداز, قيامت, سؤال, فاضل, گفته, حضرت, الله, لنکرانی, مهمترين, توانيد, داشته, باشيد, خودتان, داستانک, معنیزن, حکيمي, پرسيدند, معني, چيست, تبّسم, لوحي, شيشه, شفّاف, بوده, باطنش, ببيني, مدارا, درخشش, افزون, صورت, روزي, شکستي, کردن, شکسته, هايش, احياناً, جمعش, بچسباني, فاصله, افتد, موقع, شکستگي, بکشي, دستت, زخمي, اينچنين, نشکن, هنگامي, خداوند, مشغول, ميگذشت, فرشته, ظاهر, ميفرماييد, پاسخ, دستور, اورا, ديده, بايد, دويست, قطعه, متحرک, باشد, همگي, قابل, جايگزيني, باشند, بتواند, خوردن, غذاي, مانده, دامني, همزمان, خودش, بوسه, دردهارا, زانوي, خراشيده, گرفته, درمان, ميتواند, بيماري, خانواده, نزديک, پروردگارا, خيلي, آفريدي, آفريده, تصورش, بکني, زحمت, بکشد, آنگاه, متوجه, چيزي, گونه, وسيله, ايست, ابراز, شادي, اندوه, نااميدي, متاثر, قدرتي, دارند, مردان, متحير, ميکنند, مخلوق, عظيم, بزرگ, دارد, عيبي, فرمود, پارک, دوبل, نيست, بعضی, میدانی, فقيري, سوال, اينقدر, هستم, نگرفته, بخشش, ندارم, ببخشم, محدود, چيزهايي, لبخند, دهان, ديگران, تمجيد, وحرف, بزني, بروي, بگشايي, چشماني, آنها, واقعي, روحي, ساده, تبسم, بخريم, هديه, بدهيم, میسپارمت, گرچه, گاهى, خودم, ميهمان, دليلم, مسير, بمان, مهربانيت, تسخير, بيهودگى, لبخندبزن, تنور, دوست, مردي, درجادهاي, ميرفتند, عبوراز, كنار, درخت, عظيمي, صاعقهاي, فرود, وآنها, نفهميد, دنيا, كرده, همچنان, دوجانورش, گاهي, مدتها, مردهها, شرايط, جديد, خودشان, ببرند, پياده, درازي, بلندي, آفتاب, تندي, ريختند, تشنه, بودند, دروازه, مرمري, ديدند, ميداني, باسنگفرش, ميشد, چشمهاي, زلالي, جاري, رهگذر, بخير, اينجا, كجاست, قشنگ, دروازهبان, بهشت, رسيديم, تشنهايم, اشاره, ميتوانيد, وارد, شويد, دلتان, ميخواهد, بوشيد, تشنهاند, نگهبان, واقعأ, متأسفم, ورود, حيوانات, ممنوع, حاضر, نبود, تنهايي, بنوشد, ازنگهبان, تشكر, راهش, ادامه, اينكه, بالا, مزرعهاي, دروازهاي, قديمي, خاكي, درختاني, طرفش, سايه, درختها, كشيده, وصورتش, كلاهي, پوشانده, احتمالأ, خوابيده, مسافر, جواب, اسبم, جايي, ميان, سنگها, هرقدر, تشنگيشان, نشاندند, داشتيد, ميخواهم, بدانم, آنجا, دوزخ, حيران, جلوي, بگيريد, استفاده, نكنند, اطلاعات, باعث, سردرگمي, زيادي, كاملأ, برعكس؛, حقيقت, بزرگي, ميكنند, آنهايي, دوستانشان, همانجا, ميمانند, هميشه, کساني, هستند, نهايت, دلتنگي, آغوش, بگيريم, بدترين, اتفاق, شايد, همين,