معشوق ایدهآل من جغده موقع آشپزی اگه از پشت بغلش کنی کلهش ۱۸۰ درجه میچرخه و راحت میتونی ببوسیش
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی جغد
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
خوابی؟
- نه
واسه من بیدار بودی؟
- نه، کلا جغدم
الکی میگفتیها، دلمون خوش بشه لااقل:)
- دلخوشی الکی به کار کسی نمیاد :|
عقاب داشت از گرسنگی می مرد و نفسهای آخرش را می کشید.
کلاغ و کرکس هم مشغول خوردن لاشه ی گندیدۀ آهو بودند.
جغد دانا و پیری هم بالای شاخۀ درختی به آنها خیره شده بود.
کلاغ و کرکس رو به جغد کردند و گفتند این عقاب احمق را می بینی بخاطر غرور احمقانه اش دارد جان می دهد؟
اگه بیاید و با ما هم سفره شود نجات پیدا می کند حال و روزش را ببین آیا باز هم می گویی عقاب سلطان پرندگان است؟
جغد خطاب به آنان گفت:
عقاب نه مثل کرکس لاشخور است و نه مثل کلاغ دزد، آنها عقابند، از گرسنگی خواهند مرد اما اصالتشان را هیچ وقت از دست نخواهند داد.
از چشم عقاب چگونه زیستن مهم است نه چقدر زیستن.
زندگی ما انسانها هم باید مثل عقاب باشد، مهم نیست چقدر زنده ایم مهم این است به بهترین
شکل #انسانی زندگی کنیم .
طرز تهیه جغد؟
.
.
.
.
.
.
.
کافیه یه ایرونی رو با گوشی اندروید اشنا کنی.
تا ساعت 4 صب بیداره.
حالا جغد ما اماده است.
دوستان این متن از خودمه! لطف کنین بخونینش و حتی اگه خوشتون نیومد، نطرتون ودرموردش بگین:)
"دل کوچکم دستش را آرام به دیوار میگیرد و به روبرو اما نگاه نمیکند!
سنگ کوچکی به پایش گیر میکند... قل میخورد قل میخورد و قل میخورد... می افتد توی جوی آب باریک...
نگاه خسته اش را به سنگ میدوزد و آه میکشد... صدای سقوط سنگ در وجودش میپیچد و چیزی درونش میسوزد دوباره...
خودش را روی دیوار ترک خورده ی روبرو میبیند انگار... دستش را روی زخم میفشارد... اولین سقوط او کی بود؟!! اولین نبودن هیچکسها کی بود؟!! توی کوچه پس کوچه های سیاه ذهنش هیچ چیز معلوم نیست... انگار همه از سوزش و دردهای مدامش خاکستر شده اند... آتشی به پا کرده اند که دودش نه به چشم کسی رفته نه صدای سوختنش حواس کسی را جمع که نه! پرت او کرده...
نگاهش را دوباره به سنگفرش کهنه و فرسوده پیاده رو میدهد و یک چکه زخم به خورد سنگهای ریز زیر پاهایش میرود... به کجا میرود نمی داند... امامیداند که باید رفت... باید از اینجا راهی یک بینهایت نامعلوم شد و در آن حل هم... که دیگر برگشتی نباشد... دیگر حتی نیم نگاهی به پشت سر نباشد... و آمیخته شدن با یک جنون حتما بهتر از ماندن با مترسک های پوشالی با نگاه های سرد و مغزهای پوچ خواهد بود...
صدای جغدهای بیدار از آن دور ها در هوا جریان می یابد... کم کم نزدیکتر می آید و روی شانه های باریک و خسته اش سنگینی میکند...
جغدها اما از همه ی موجودات غمگینترند... آنچه او در خواب می دید آنان در سیاهی شب میدیدند و درمی یافتند که شب چه رازهای مگویی را در استینهای بلند و تاریکش پنهان کرده...
به گمانم انسان در شب متولد شد... شبی که آبستن روح های خفته و زخمی ست... که گویی در وجود انسان زیرکانه رخنه کرده و ناله های غمگینشان تارو پودش را سفر میکند و آرام آرام گوشه ای از قلبش را تسخیر میکنند...
و اینگونه ست که انسان درشب گم شد
درشب سفر کرد
ودرشب کوچ کرد ونماند
تا شاید جایی دیگر روی این مکعب معلق(که آن هم آنقدر به در و دیوار کهکشان خورده و (شاید سهوا )بی گناهان را ازدرخت آویزان و شکارچیان را بر درخت نشانده که دیگر گوشه ای برایش نمانده)بشود رفت و در زاویه ای نشست و دیگر برنگشت... نه ندارد...هرجا بنشینی باز آخر کار قل میخوری و گذرت به جاهایی که نباید خواهد افتاد... نه گریزی ست نه گزیری که بشود"نا"یش را از سرش کند...
تا چاره ای باشد... که نیست!!
حتمااین بی زاویه گی، ریشه ی این نبودن تا ابدها را سوزانده است... حتما... "
هر موقع بیکارم جغد جلوم لنگ میندازه همیشه بیدارم^_^
ولی همین که میخوام درس بخونم تا کتابو باز میکنم خون به مغزم نمیرسه و بیهوش میشم انقدر خسته میشم که انگار از جنگ برگشتم-_-
عایا خدا فقط این استعدادو به من داده یا شماهم همین طوری هستین؟0_o
لایک=بلی
ﺗﺎ ﺣﺎﻻ ﺑﻪ ﺍﺳﺘﺎﯾﻞ ﺟﻐﺪ ﺩﻗﺖ ﮐﺮﺩﯾﻦ؟
.
.
.
.
.
ﯾﻪ ﺟﻮﺭﯼ ﺑﻪ ﺁﺩﻡ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﮐﻞ آدما ﺭﻋﯿﺖ
ﺑﺎﺑﺎﺵ ﺑﻮﺩﻥ...!
ﺗﺎ ﺣﺎﻻ ﺑﻪ ﺍﺳﺘﺎﯾﻞ ﺟﻐﺪ ﺩﻗﺖ ﮐﺮﺩﯾﻦ؟
لامصب ﯾﻪﺟﻮﺭﯼ ﺑﻪ ﺁﺩﻡ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯿﮑﻨﻪ
ﺍﻧﮕﺎﺭ ﮐﻞ ﺧﺎﻧﺪﺍﻧﻤﻮﻥ ﺭﻋﯿﺖ باﺑﺎﺵ ﺑﻮﺩﻥ :/
اعضای خانواده اسم منو اینجوری تو گوشیشون سیو کردن
بابام: قاتل پولام
مامانم: مارمولک
داداشم: ام الفساد
اجیم: فِتنه
دایی: خطر
پسرخاله: جیگر( خر کلاه قرمزیو میگه)
عمو: اوه اوه :|
پسرعمو: جغد دانا
پسرخاله کوچیکه : الهی العفو :|
خاله: جوجه اردک زشت
بقیه از دادن گوشیشون امتناع کردن نذاشتن ببینم چی سیو کردن
الآن دیگه چند وقته دیدن خورشید واسمون آرزو شده!! یعنی دیگه به آخرین مرتبه ی شب زنده داری رسیدم قشنگ روز خوابم شب عین جغد یک جمله دعام کنید|: