کوردا خیلی لهجه شیرینی دارن؛ توام عشقتو اینطوری سیو کن :
هناسکم، نفسم
چاوجوان، چشم خوشگل
دلکم، قلب من
نازارکم، عزیزم
قزاولیم، دردت به جونم
هرچی کس، همه کس من
من که دلم رفت برای این قربون صدقه ها.
. .
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی دردت
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
همین من که پیامت تا میاد بازش میکنم، همین من که درجا جوابتو میدم، همین من که تا زنگ میزنی میپرم، تا چیزی میخوای میدوئم، آره همین من، اگه اونی که محل سگ بهت میده رو ترجیح دادی به اونی که دوستت داره، همین من! نیست میشم. میذارمت کنار. اونوقت دردت میاد. کاریام از دستت برنمیاد.
وقتی اعصاب نداری "ایرج میرزا"
وقتی یکی و دوست داری "حافظ" بخون
وقتی شکست عشقی خوردی "وحشی بافقی" بخون
و در آخر وقتی عاقل شدی "سعدی" بخون.
منبع همه وقتایی که یه دردته شعرش :
به قول آقای محمد صالح علاء که میگه :
کاش میتوانستم دردتان را دوا کنم
همین درد دور بودنها
دیر دیدنها
دیگر ندیدنها
همین که جسمِمان بهاران است و جانِمان پاییز...
. .
یه سری نکته مهم توی رابطه هست که میتونی خیلی راحت با خوندن تجربه بقیه یاد بگیری. اینجا یه دورهمیه که همه سوالاشون رو به نوبت مطرح میکنن و ۶۰هزار نفر کامنت میدن. یه چیزایی توی سوال جوابا یاد میگیری که تا آخر عمر به دردت میخوره:
.
دردت رو اگه یکی دیگه غیر خودت متوجهش میشد که دیگه تو دردی نداشتی.
میگفت:.️🩵
درد بی درمون که چیزی نیست!
دعا کن به درمونی که
خود دردتـــه دچـــار نشی:)...
.࿐
If you wish to create a new reality you must first let go of the one that no longer servers you a glass that is already full cannot hold more water
اگه میخوای واقعیت جدیدی خلق کنی اول باید واقعیت قبلی که دیگه به دردت نمیخوره رو رها کنی. لیوانی که لبریزه جایی برای نگه داشتن آب بیشتر نداره
.࿐
خیلی از آدما تو زندگیشون
یه نقطه تاریک درد دارن
که بعد از اون
دیگه اون آدم سابق نشدن...
از یه جایی به بعد
احساسشون یخ می زنه
دیگه دردی حس نمی کنن و
هیچ کس هم
نمیتونه یخ احساسشون رو باز کنه.
و این خودش از هر دردی دردتره...
به قول آقای محمد صالح علاء که میگه :
کاش می توانستم دردتان را دوا کنم،
همین درد دور بودنها،
دیر دیدنها،
دیگر ندیدنها،
همین که جسممان بهاران است
و جانمان پاییز ...