رنگ
رؤیا
زدهام
بر
افق
دیده
و
دل...
- شهریار
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی زده
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
من زیاد تلاش میکنم، من زیاد میدوم، من دستاوردهای زیادی داشتهام؛ ولی صادقانه میگویم که دلم لک زده برای یک اتفاقِ خوب بدونِ تلاش، برای یک داشتهی ارزشمند که بیهیچ رنج و زحمتی به آن رسیدهباشم، برای یک معجزه، یک حالِ خوب ناگهانی.
من خستهام از خوشحالیهای معوق و اقساطی و چیزهای خوشایند مشروطه! دلم میخواهد یکبار بدون شرط و منت برسم، بیآنکه کف پای خواستنم تاول زدهباشد و از صرافتِ داشتن و رسیدن و دوست داشتن، افتادهباشم...
من زیاد تلاش میکنم، من زیاد میدوم، من دستاوردهای زیادی داشتهام؛ ولی صادقانه میگویم که دلم لک زده برای یک اتفاقِ خوب بدونِ تلاش، برای یک داشتهی ارزشمند که بیهیچ رنج و زحمتی به آن رسیدهباشم، برای یک معجزه، یک حالِ خوب ناگهانی.
من خستهام از خوشحالیهای معوق و اقساطی و چیزهای خوشایند مشروطه! دلم میخواهد یکبار بدون شرط و منت برسم، بیآنکه کف پای خواستنم تاول زدهباشد و از صرافتِ داشتن و رسیدن و دوست داشتن، افتادهباشم...
#نرگس_صرافیان_طوفان
فقط اونجا که محمود دولت آبادی میگه: مغزم، مغزم درد می کند از حرف زدن، چقدر حرف زده ام، چقدر در ذهنم حرف زدهام....
محبوبم!
من برای دیدنِ شما همهی درها را زدهام.
عاشقی خوب است.
زندگی حلال کسانی که عاشق اند.
- محمد صالح علاء
منهمانگلِآفتابگردانِیخزدهام،
درسرمایِآفتاب...!
#زهرا_سعادتی
آدم باید کتابهایی بخواند که گازش میگیرند و نیشش میزنند.
اگر کتابی که میخوانیم مثل یک مُشت نخورد به جمجمهمان
و بیدارمان نکند،
پس چرا میخوانمیش؟
که به قول تو حالمان خوش بشود؟
بدون کتاب هم که میشود خوشحال بود.
تازه لازم باشد، خودمان میتوانیم از این کتابهایی بنویسیم که حالمان را خوش میکند.
ما اما نیاز به کتابخانه، نیاز به کتابهایی داریم که مثل یک ناخوشحالیِ سخت دردناک متاثرمان کند؛
مثل مرگ کسی که از خودمان بیشتر دوستش داشتیم،
دور از همهی آدمها،
مثل یک خودکشی.
کتاب باید مثل تبری باشد برای دریای یخزدهی درونمان!
نامه به پدر
فرانتس کافکا
•
مهم نیست چند سالته دیدن این حبابها همیشه ذوق زدهات میکنه..
「♡」
چیزی میان ما برای همیشه تغییر کردهبود.
دیگر به صرافت نمیافتادیم که سراغ هم را بگیریم،
دیگر نگران هم نمیشدیم.
او تیر خلاص را زدهبود،
ما داشتیم از هم دور میشدیم ...
#نرگس_صرافیان_طوفان
مُشت آرزوهات رو باز کن و بذار اونایی که باید برن، برن تا بیشتر از این بهت صدمه نزدهاند.
اون آرزویی که باید برآورده بشه
صاف و آروم مثل یه پروانه خودش میاد و میشینه روی شونهات