_ تقلب می رسونی امتحان زبان؟
آره آجی
_ مرسی جبران میکنم
بیا آجی : مارو مسخره کردی این جواب سوالاس ؟
این باته حل سواله سوال بفرست جوابشو بگیر .
_ واو محشررره اجی .️.
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی شرر
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
_ تقلب می رسونی امتحان زبان؟
_ مرسی جبران میکنم
بیا آجی : مارو مسخره کردی این جواب سوالاس ؟
این باته حل سواله سوال بفرست جوابشو بگیر .
_ واو محشررره اجی .️.
_ زهرااااا تقلب می رسونی امتحان زبان؟
آره آجی
_ مرسی جبران میکنم
بیا آجی : مارو مسخره کردی این جواب سوالاس ؟
این باته حل سواله سوال بفرست جوابشو بگیر .
_ واو محشررره اجی .️.
مینای دلم سنگ صبور دگری داشت
گر با خطِ ابروی کمانی شرری داشت
دریای غمت گوهر دُردانه نشان داد
این بحر گرانْ موج، عجب درد سری داشت
ما گمشدهی وادی حیرتزدهگانیم
ای کاش سفرهای دلم راهبری داشت
هر ناله و فریاد که درگاه تو کردیم
انگار نه انگار که آتش اثری داشت
بیگانه دلم را شکند هیچ غمی نیست
از دوست بپرسید: "چرا او تبری داشت"
بر بام بلندت بزدم جارِ دمادم
یک پله اگر نردهی ما بیشتری داشت
غوغای دو عالم بشدم از سر مستی
گر جامِ می عمر و زمان، مختصری داشت
در کنج دلت ذرهای احساس نداری
ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺩﻝ ﻣﻦ دل حساس نداری
ﺑﻬﺘﺮ ﮐﻪ ﻣﺮﺍ ﺩﺭ ﻭﺳﻂ ﮔﻮﺭ ﮔﺬﺍﺭﯼ
گر عشق مرا در دل خود پاس نداری
باید که به ایینه شکایت ﺑﺮﻡ از ﺗﻮ
وقتی که به من چشم و دل خاص نداری
در قلب تو ﺩﻳﮕﺮ شرر عشق ﻧﻤﺎﻧﺪﻩ
در ﮔﻮﺷﻪ ی چشمت زر و الماس نداری
نفرین به همان روز که دل میکنی از من!
نفرین به همان عشق که اخلاص نداری !
گشته مسموم از جفا امام ِ باقر/نور چشم ِ مصطفی امام ِ باقر
ای عالم ِ ای مُدبّر/ای نور حیّ قادر/مظلوم امام ِ باقر
در عزایت یا مولا گریه شد کار همه/آتش دلها شده ناله های فاطمه
یا مظلوم یا مظلوم ای پسر فاطمه...
جان احمد،حجت معبود سرمد/زهر کینه بر دل و جانت شرر زد
مظهر حق الیقینی/پور زین العابدینی/جان نثار راه دینی
جان ِ ما سینه زنها،فدای ماتم تو/گیرم وضوی غم از،چشمه ی زمزم تو
یا مظلوم یا مظلوم ای پسر فاطمه...
دیدگانت از غم و از غصه تر بود/شاهدی بر اشک چشمان پدر بود
زاده ی مرد بُکایی/همدم اشک عزایی/یادگار کربلایی
گریه ی بابای تو،زنده مینمود آقا/خاطرات گودال و،سر ِ از تن جدا را
یا مظلوم یا مظلوم ای پسر فاطمه...
قاصدک ! هان چه خبر آوردی؟
از کجا ،وز که خبر آوردی؟
خوش خبر باشی ،اما ،اما
گرد بام و در من
بی ثمر می گردی
انتظار خبری نیست مرا ...
برو آنجا که بود چشمی و گوشی با کس
برو آنجا که تو را منتظرند
قاصدک
در دل من همه کورند و کرند
دست بردار از این در وطن خویش غریب
قاصد تجربه های همه تلخ
با دلم می گویم
که دروغی تو،دروغ
که فریبی تو ،فریب
قاصدک! هان ولی ...آخر ... ای وای
راستی آیا رفتی با باد؟
با تو ام آی ! کجا رفتی؟ آی...
راستی آیا جایی خبری هست هنوز؟
مانده خاکستر گرمی جایی؟
در اجاقی-طمع شعله نمی بندم-خردک شرری هست هنوز؟
قاصدک!
ابر های همه عالم شب و روز
در دلم می گریند
مهدی اخوان ثالث
قاصدك ! هان ، چه خبر آوردی ؟
از كجا وز كه خبر آوردی ؟
خوش خبر باشی ، اما ،اما
گرد بام و در من
بی ثمر می گردی
انتظار خبری نیست مرا
نه ز یاری نه ز دیار و دیاری باری
برو آنجا كه بود چشمی و گوشی با كس
برو آنجا كه تو را منتظرند
قاصدك
در دل من همه كورند و كرند
دست بردار ازین در وطن خویش غریب
قاصد تجربه های همه تلخ
با دلم می گوید
كه دروغی تو ، دروغ
كه فریبی تو. ، فریب
قاصدك ! هان ، ولی ... آخر ... ای وای
راستی آیا رفتی با باد ؟
با توام ، آی! كجا رفتی ؟ آی
راستی آیا جایی خبری هست هنوز ؟
مانده خاكستر گرمی ، جایی ؟
در اجاقی طمع شعله نمی بندم خردك شرری هست هنوز ؟
قاصدك
ابرهای همه عالم شب و روز
در دلم می گریند
دلی ازجنس غرور،دیده ایی رنگ پریشانیه شبهای جنون،منم وخاطره تلخ جداماندن نور،که به شبهای شبیخون زده ام راه نداشت.منم وقصه تدریجی مرگ که به کامم شررفاصله هاست،منم وقصه پژمردن تاک،مرگ من درگروثانیه هاست.توکجایی که دلم سخت به تنگ آمده است؟
روزگار کودکی یادش بخیر آنهمه شور و شرر یادش بخیر
طفل بودم بر لبم فریادها آن سکوت ذهن ها یادش بخیر
از تمام شهر و ناهنجارها لی لِی عصرانه ام یادش بخیر
اندکی بودم ولی بی منتها بیدل از جرم و ریا یادش بخیر
من نمیدانم چه شد حالا کجاست؟ خنده مستانه ام یادش بخیر
هر چه عمرم رفت گویی دل برفت پاکی و صدق و صفا یادش بخیر