کپشن های مربوط به شعف

پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی شعف

عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)

واژه های شعرهایم را چراغانی کنید
دلبرِ نامهربان را شعر درمانی کنید

بی وفا باور ندارد عاشق چشمش شدم
این دل دیوانه را باید که قربانی کنید

جشن و شادی ها گرفته پای برهم میزنیم
با شعف چون عاشقان باید غزلخوانی کنید

دست نازش را گرفته چون عروسی باوقار
بر بساط عیش چشمم خوب مهمانی کنید

#مهتاب_بهشتی

آرزویم این است...

که " بهاری " بشود...

روز و شبت...

که ببارد

به تمام رخ تو...

بارش شادی و شعف...

تقدیم به تو:
ﻣﯽ ﻧﻮﯾﺴﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ ...
ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﻮﺩﻧﺖ ﺭﺍ ...
ﻧﻪ ﭼﺸﻤﺎﻧﻢ ﻣﯿﺒﯿﻨﺪ ...
ﻭ ﻧﻪ ﮔﻮﺵ ﻫﺎﯾﻢ ﻣﯽ ﺷﻨﻮﺩ ...
ﻭ ﻧﻪ ﺩﺳﺘﺎﻧﻢ ﻟﻤﺲ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ...
ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺎ ﺷﻌﻔﯽ ﺻﺎﺩﻗﺎﻧﻪ ...
ﺑﺎ ﺩﻟﻢ ﺍﺣﺴﺎﺳﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ... !!!!
هر جای دنیا میخواهی باش ....
من احساسم را با همین دست نوشته ها
به قلبت میرسانم ....
وبودنت را قدرمی دانم.....قلبم بادبان و نفست باد.........تو نفس بکش تا من زنده بمانم... .

دیباچه ی عشق و عاشقی باز شود
دلها همه آماده ی پرواز شود
با بوی معطر ماه رجب
شور و شعف خدایی آغاز شود

افڪارخود را
بانیت‌های زیبا
همراہ ڪنید
نیتہای زیبا را
با ڪلمات دلنشین
پیوند زنید
ڪلمات دلنشین را
با احساس شعف
ابراز ڪنید
تاحضورتان،طراوت را
بہ هستی هدیہ دهد

110 بار عقیق 110 بار نجف

110 بار خورد تیر کمانت به هدف

110 بار زنم پر به سرایت به شعف

110 مرتبه قربان شهشناه نجف...

#قربان_شهنشاه_نجف
#عیدتون مبارک

ﻣﯽ ﻧﻮﯾﺴﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ …
ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﻮﺩﻧﺖ ﺭﺍ …
ﻧﻪ ﭼﺸﻤﺎﻧﻢ ﻣﯿﺒﯿﻨﺪ …
ﻭ ﻧﻪ ﮔﻮﺵ ﻫﺎﯾﻢ ﻣﯽ ﺷﻨﻮﺩ …
ﻭ ﻧﻪ ﺩﺳﺘﺎﻧﻢ ﻟﻤﺲ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ …
ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺎ ﺷﻌﻔﯽ ﺻﺎﺩﻗﺎﻧﻪ …
ﺑﺎ ﺩﻟﻢ ﺍﺣﺴﺎﺳﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ … !
هر جای دنیا میخواهی باش …
من احساسم را با همین دست نوشته ها
به قلبت میرسانم …

خدایا بحق حسینت
مارا حسینی قراربده
تا با خلق وخوی حسینی
با درک وفهم حسینی
تا با شور وشعف حسینی
تا با بصیرت وبینایی حسینی
تا با عبادت ورافت حسینی
تا با الگو واسوه حسینی
تا با عمل ورفتار حسینی
تا باشجاعت وشهامت حسینی
تا با رشادت وانابه حسینی
تا با فداکاری وایثار حسینی
وارد محرم حسینی شویم واز اربعینش پاک ومنزه آنچنان که تو میپسندی وتودوست میداری وبا مهر وامضای حسینی خارج شویم

التماس دعای خاصه دارم

تو " جـا " زدی

من " جـا " خوردم

او " جـا " گرفت ...

همین یـک " جـابجـایی "

" جـانم " را گرفت ..!!





***



زندگی نیست ممات است ، تو را کم دارد

دیدنت ارزش آواره شدن هم دارد



***





به کمال عجـز گفتم : که به لب رسیــد جانم !

به غـرور و نـاز گفتی : تو مگر هنــوز هــستی ..؟؟!



فروغی بسطامی

***





از عشق من به هر سـو در شهر گفتگـویست

من عاشق تو هستم .. این گفتگو ندارد





شهریار

***



ای درآمیخته با هر کسی از راه رسید !

می توان از تو فقط دور شد و آه کشید

پرچم صلح برافراشته ام بر سر خویش

نه یکی ؛ بلکه به اندازه ی موهای سفید





کاظم بهمنی

***



مُردم از بس شهــر را گشتم یکی عاقل نبـود

راستی؛ تو اینهمه دیوانه می خواهی چکـار ؟



***



من نمی گویم سمندر باش یا پروانه باش

چون به فکر سوختن افتاده ای ... مردانــه بـاش





***



آرزویم این است

که بهاری بشود روز و شبت

که ببارد به تمام رخ تو بارش شادی و شعف

و من از دور ببینم که پر از لبخند است: چشم و دنیا و دلت...

و دل ، لرزان ، هراسان ،‌ چهره پر بیم
به گور سرد وحشت زا نظر دوخت
شرار حرص آتش زد به جانش
طمع در خاطرش صد شعله افروخت
به هر لوح و به هر سنگ و به هر گور
زده تاریکی و اندوه شب ،‌ رنگ
نه غوغایی ، به جز نجوای ارواح
نه آوایی ، مگر بانگ شباهنگ
به نرمی زیر لب تکرار می کرد
سخن های عجیب مرده شو را
که : با این مرده ، دندان طلا هست
نمایان بود چون می شستم او را
فروغ چند دندان طلا را
به چشم خویش دیدم در دهانش
ولی ، آوخ ! به چنگ من نیفتاد
که اندیشیدم از خشم کسانش
کنون او بود و گنج خفته در گور
به کام پیکر بی جان سردی
به چنگ افتد اگر این گنج ، ناچار
تواند بود درمان بهر دردی
به دست آرد گر این زر ، می تواند
که سیمی در بهای او ستاند
وزان پس کودک بیمار خود را
پزشکی آرد و دارو ستاند
چه حاصل زین زر افتاده در گور
که کس کام دل از وی بر نگیرد ؟
زر اینجا باشد و بیماری آنجا
به بی درمانی و سختی بمیرد ؟
کلنگ گور کن بر گور بنشست
سکوت شب چو دیواری فرو ریخت
به جانش چنگ زد بیمی روانکاه
عرق از چهرهٔ بی رنگ او ریخت
ولی با آن همه آشفته حالی
کلنگی می زد از پشت کلنگی
دگر این ، او نبود و حرص او بود
که می کاوید شب در گور تنگی
شراری جست از چشم حریصش
چو آن کالای مدفون شد نمودار
دلش با ضربه های تند می زد
به شوق دیدن زر در شب تار
دگر این او نبود و حرص او بود
که شعف و ترس را پست و زبون کرد
کفن را پاره کرد انگشت خشکش
به بی رحمی سری از آن برون کرد
سری کاندر دهان خشک و سردش
طلای ناب بود ... آری طلا بود
طلایی کز پیش جان عرضه می کرد
اگر همراه با صدها بلا بود
دگر این او نبود و حرص او بود
که کام مرده را ونسرد ، وا کرد
وزان فک کثیف نفرت انگیز
طلا را با همه سختی جدا کرد
سحرگاهان به زرگر عرضه اش کرد
که : بنگر چیست این کالا ، بهایش؟
محک زد زرگر و بی اعتنا گفت
طلا رنگ است و پنداری طلایش



{طلا رنگ است - سیمین بهبانی}

اس ام اس های جدید،عاشقانه، خنده دار و . . . ارسالی کاربران

واژه, شعرهایم, چراغانی, کنید, دلبرِ, نامهربان, درمانی, باور, ندارد, عاشق, چشمش, دیوانه, باید, قربانی, شادی, گرفته, برهم, میزنیم, عاشقان, غزلخوانی, نازش, عروسی, باوقار, بساط, چشمم, مهمانی, آرزویم, بهاری, بشود, ببارد, تمام, بارش, تقدیم, دنیا, میخواهی, احساسم, همین, نوشته, قلبت, میرسانم, وبودنت, قدرمی, دانم, قلبم, بادبان, نفست, زنده, بمانم, دیباچه, عاشقی, دلها, آماده, پرواز, معطر, خدایی, آغاز, افڪارخود, بانیتهای, زیبا, همراہ, ڪنید, نیتہای, ڪلمات, دلنشین, پیوند, زنید, ابراز, تاحضورتان, طراوت, هستی, هدیہ, عقیق, خورد, کمانت, سرایت, مرتبه, شهشناه, عیدتون, مبارک, خدایا, حسینت, مارا, حسینی, قراربده, وخوی, وفهم, وشعف, بصیرت, وبینایی, عبادت, ورافت, الگو, واسوه, ورفتار, باشجاعت, وشهامت, رشادت, وانابه, فداکاری, وایثار, وارد, محرم, شویم, اربعینش, ومنزه, آنچنان, میپسندی, وتودوست, میداری, وامضای, خارج, التماس, دعای, خاصه, دارم, خوردم, جابجایی, جانم, زندگی, نیست, ممات, دیدنت, ارزش, آواره, کمال, گفتم, رسید, غرور, گفتی, هنوز, فروغی, بسطامی, گفتگویست, هستم, شهریار, درآمیخته, توان, کشید, پرچم, برافراشته, خویش, بلکه, اندازه, موهای, سفید, کاظم, بهمنی, مُردم, گشتم, عاقل, نبود, راستی؛, اینهمه, چکار, گویم, سمندر, پروانه, سوختن, افتاده, مردانه, ببینم, لبخند, لرزان, هراسان, چهره, وحشت, دوخت, شرار, جانش, خاطرش, شعله, افروخت, تاریکی, اندوه, غوغایی, نجوای, ارواح, آوایی, بانگ, شباهنگ, نرمی, تکرار, عجیب, مرده, دندان, نمایان, شستم, دیدم, دهانش, نیفتاد, اندیشیدم, کسانش, کنون, خفته, پیکر, سردی, افتد, ناچار, تواند, دردی, سیمی, بهای, ستاند, وزان, کودک, بیمار, پزشکی, دارو, حاصل, نگیرد, اینجا, باشد, بیماری, آنجا, سختی, بمیرد, کلنگ, بنشست, سکوت, دیواری, ریخت, بیمی, روانکاه, چهرهٔ, آشفته, حالی, کلنگی, کاوید, تنگی, شراری, حریصش, کالای, مدفون, نمودار, ضربه, زبون, پاره, انگشت, خشکش, رحمی, برون, کاندر, سردش, طلای, طلایی, عرضه, همراه, صدها, ونسرد, کثیف, نفرت, انگیز, سحرگاهان, زرگر, بنگر, چیست, بهایش, اعتنا, پنداری, طلایش, سیمین, بهبانی,