نشیب های دل من فراز میخواهد

فراز اشک مرا در نماز میخواهد



مؤید است به روح القدُس قلم اما

برای شعر سرودن نیاز میخواهد!



اگر چه این دو شب از جام کربلا مستم

دلم دوباره شراب حجاز می خواهد



پیاله ای بدهیدم که دم زنم حق را

دوباره زنده کنم قصه ی فرزدق را



نسیم پنجم شعبان ز راه آمده است

صدای پای بهاران ز راه آمده است



میان بیشه ی شیران هاشمی امشب

غزال عرصه ی ایمان ز راه آمده است



کسی که شد ششمین نور سوره ی انسان

کسی که خسته شد از سجده های او شیطان



کسی که هست تجلی پنج تن در او

کسی که شد پدر هشت قبله ی ایمان



کسی که با نفس یک غلام ساده ی او

نفس گرفته زمین مدینه از باران



به حق او حجر الاسودی شهادت داد

که جز به حق علی وا نکرده است دهان



بخوان که ضبط کند آسمان صدایت را

صحیفه پخش کند بعد این نوایت را



برای این که بخوانیم " لا تؤدّبنی "

بخوان برای ابوحمزه ها دعایت را



تو با زبان خدا حرف می زنی آخر

چگونه یاد بگیریم ربنایت را