کپشن های مربوط به میهمانم

پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی میهمانم

عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)

گفته بودم شادمانم؟ بشنو و باور مکن !
گاه می لغزد زبانم، بشنو و باور مکن !

گفتی آیا در توانت هست از من بگذری؟
گفتم آری می توانم ... بشنو و باور مکن !

عشق اگر افسانه می سازد که در زندان دل
چند روزی میهمانم ، بشنو و باور مکن !

در جواب نامه فرهاد اگر شیرین نوشت:
"با همه نامهربانم" ، بشنو و باور مکن !

گاه اگر در پاسخ احوال پرسی های تو
گفته بودم شادمانم ، بشنو و باور مکن !

برای درک آغوشم، شروع کن، یک قدم با تو
تمام گامهای مانده اش با من
منم زیبا
که زیبا بنده ام را دوست می دارم

تو بگشا گوش دل، پروردگارت با تو می گوید
ترا در بیکران دنیای تنهایان
رهایت من نخواهم کرد
رها کن غیر من را، آشتی کن با خدای خود

تو غیر از من چه میجویی؟
تو با هر کس به غیر از من چه میگویی؟
تو راه بندگی طی کن عزیزا، من خدایی خوب میدانم
تو دعوت کن مرا با خود به اشکی . یا خدایی، میهمانم کن

که من چشمان اشک آلوده ات را دوست میدارم
طلب کن خالق خود را. بجو مارا، تو خواهی یافت
که عاشق میشوی بر ما و عاشق میشوم بر تو که

وصل عاشق و معشوق هم، آهسته میگویم، خدایی، عالمی دارد
تویی زیباتر از خورشید زیبایم. تویی والاترین مهمان دنیایم.
که دنیا بی تو چیزی چون تورا کم داشت
وقتی تو را من آفریدم، بر خودم احسنت میگفتم

مگر آیا کسی هم با خدایش قهر میگردد؟
هزاران توبه ات را گرچه بشکستی، ببینم من تورا از درگهم راندم؟
که میترساندت از من؟ رها کن آن خدای دور
آن نامهربان معبود، آن مخلوق خود را.

این منم پروردگار مهربانت. خالقت. اینک صدایم کن مرابا قطره اشکی
به پیش آور دو دست خالی خود را. با زبان بسته ات کاری ندارم
لیک غوغای دل بشکسته ات را من شنیدم
غریب این زمین خاکی ام. آیا عزیزم حاجتی داری؟

بگو، جزمن کس دیگر نمیفهمد. به نجوایی صدایم کن. بدان آغوش من باز است
قسم بر عاشقان پاک با ایمان
قسم بر اسبهای خسته در میدان

تو را در بهترین اوقات آوردم
قسم بر عصر روشن ، تکیه کن بر من

قسم بر روز، هنگامی که عالم را بگیرد نور
قسم بر اختران روشن اما دور، رهایت من نخواهم کرد

برای درک آغوشم، شروع کن، یک قدم با تو
تمام گامهای مانده اش با من

تو بگشا گوَش دل، پروردگارت با تو میگوید
ترا در بیکران دنیای تنهایان، رهایت من نخواهم کرد

سهراب سپهری

خانه ای خواهم ساخت که در و پنجره اش قفل شود تا کسی بی اذن من داخل خانه نشود میهمانم قدمش بروی چشمم، لیکن آنکه از خانه بخواهد دل بدزدد هرگز من دگر پیر شدم خسته… زمین گیر شدم پای رفتن به سراغ دل خود را هیچ ندارم

نامه:
شروع کن یک قدم با تو تمام گام های مانده اش با من !!!
پروردگارت باتومی گوید:
تورادر بیکران دنیای تنهایان
رهایت من نخواهم کرد
بساط روزی خود رابه من بسپار
رها کن غصه ی یک لقمه نان و آب فردا را
تو راه بندگی طی کن

عزیزا من خداییم را خوب می دانم
تو دعوت کن مرا برخود
به اشکی … به یا خدایی، میهمانم کن
که من چشمان اشک آلوده ات را دوست می دارم

طلب کن خالق خود را
بجو مارا
توخواهی یافت
تو عاشق می شوی برما
وعاشق می شوم برتو
که وصل عاشق و معشوق هم
آهسته می گویم..خدایی عالمی دارد...

قسم بر عاشقان پاک با ایمان
قسم براسب های خسته درمیدان
تورادربهترین اوقات آوردم
قسم برعصر روشن
تکیه کن برمن
قسم برروز هنگامی که عالم رابگیرد نور
قسم براختران روشن اما دور
رهایت من نخواهم کرد

بخوان مارا...
که می گوید که توخواندن نمی دانی ؟
توبگشا لب....

توغیرازما مگرخدای دیگری داری...؟
رها کن غیر ما را
آشتی کن باخدای خود...
تو غیر از ما چه می جویی ؟
تو با هر کس به جز با ما چه می گویی ؟
وتوبی من چه داری ؟ هیچ!!
بگو با ما چه کم داری عزیزم؟هیچ!!

هزاران کهکشان و کوه ودریا را
وخورشید وگیاه ونوروهستی را
برای جلوه ی خود آفریدم من
ولی وقتی تو را من آفریدم
برخودم احسنت می گفتم
توئی زیباتر ازخورشید زیبایم
تویی والا ترین مهمان دنیایم
که دنیا بی تو چیزی چون تو را کم داشت

تو ای محبوب ترین مهمان دنیایم
نمی خوانی چرا ما را...؟؟
مگر آیا کسی هم با خدایش قهر می گردد...؟؟؟

هزاران توبه ات را گرچه بشکستی
ببینم من تورا ازدرگهم راندم...؟
اگردرروزگار سختی ات خواندی مرا
اما به روز شادیت یک لحظه هم یادم نمی کردی
به رویت بنده ی من هیچ آوردم ؟؟

که می ترساندت ازمن ؟
رها کن آن خدای دور
آن نا مهربان معبود
آن مخلوق خود را

این منم پروردگار مهربانت … خالقت
اینک صدایم کن مرا به قطره اشکی
به پیش آور دو دست خالی خود را
با زبان بسته ات کاری ندارم
لیک غوغای دل بشکسته ات را من شنیدم

غریب این زمین خاکی ام
آیا عزیزم حاجتی داری؟
توای ازما کنون برگشته …
کلام آشتی را تو نمی دانی؟
ببینم چشم های خیست آیا گفته ای دارند...؟

بخوان ما را بگردان قبله ات را سوی ما
اینک وضوئی کن خجالت می کشی از من... ؟
بگوجز من کس دیگر نمی فهمد
به نجوایی صدایم کن
بدان آغوش من باز است...

برای درک آغوشم
شروع کن یک قدم با تو
تمام گام های مانده اش با من... !!
M

اس ام اس های جدید،عاشقانه، خنده دار و . . . ارسالی کاربران

گفته, بودم, شادمانم, بشنو, باور, لغزد, زبانم, گفتی, توانت, بگذری, گفتم, توانم, افسانه, سازد, زندان, روزی, میهمانم, جواب, نامه, فرهاد, شیرین, نوشت, نامهربانم, پاسخ, احوال, پرسی, برای, آغوشم, شروع, تمام, گامهای, مانده, زیبا, بنده, دوست, دارم, بگشا, پروردگارت, گوید, بیکران, دنیای, تنهایان, رهایت, نخواهم, آشتی, خدای, میجویی, میگویی, بندگی, عزیزا, خدایی, میدانم, دعوت, اشکی, چشمان, آلوده, میدارم, خالق, مارا, خواهی, یافت, عاشق, میشوی, میشوم, معشوق, آهسته, میگویم, عالمی, دارد, تویی, زیباتر, خورشید, زیبایم, والاترین, مهمان, دنیایم, چیزی, تورا, داشت, وقتی, آفریدم, خودم, احسنت, میگفتم, خدایش, میگردد, هزاران, توبه, گرچه, بشکستی, ببینم, درگهم, راندم, میترساندت, معبود, مخلوق, مهربانت, خالقت, اینک, صدایم, مرابا, قطره, خالی, بسته, کاری, ندارم, غوغای, بشکسته, شنیدم, غریب, زمین, خاکی, عزیزم, حاجتی, داری, جزمن, دیگر, نمیفهمد, نجوایی, بدان, عاشقان, ایمان, اسبهای, خسته, بهترین, اوقات, آوردم, روشن, تکیه, هنگامی, بگیرد, اختران, گوَش, میگوید, سهراب, سپهری, خانه, ساخت, پنجره, داخل, نشود, قدمش, بروی, چشمم, لیکن, آنکه, بخواهد, بدزدد, هرگز, رفتن, سراغ, باتومی, تورادر, بساط, رابه, بسپار, لقمه, فردا, خداییم, برخود, توخواهی, برما, وعاشق, برتو, براسب, درمیدان, برعصر, برمن, برروز, رابگیرد, براختران, بخوان, توخواندن, دانی, توبگشا, توغیرازما, مگرخدای, دیگری, باخدای, وتوبی, کهکشان, ودریا, وخورشید, وگیاه, ونوروهستی, جلوه, برخودم, توئی, ازخورشید, محبوب, خوانی, ازدرگهم, سختی, خواندی, شادیت, لحظه, یادم, کردی, رویت, ازمن, توای, کنون, برگشته, کلام, خیست, دارند, بگردان, قبله, وضوئی, خجالت, بگوجز,