غسان کنفانی خیلی پدرانه نصیحت میکنه، میگه:
به کسی که برایت نمینویسد
مزاحم رویاهایت نمی شود، درباره ات نمیخواند،
مهمترین تاریخهای تو را حفظ نمیکند
و زندگی ات را پر از کارهای شگفت انگیز نمیکند
وابسته نشو .
. .
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی میخواند
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
به کسی که برایت نمینویسد،
مزاحمِ روزهایت نمیشود، درباره ات نمیخواند،
مهمترین تاریخهای تو را حفظ نمیکند و زندگیات را پُر از کارهای شگفتانگیز نمیکند ؛
وابسته نشو
وابسته نشو
وابسته نشو...
- غسان کنفانی
. .
گفتم این کیست که پیوسته مرا میخواند
خنده زد از بنَ جانم که منم، ایرانم
گفتم ای جان و جهان چشم و چراغِ دل من
من همان عاشقِ دیرینهی جانافشانم
#هوشنگ_ابتهاج
A forest of echoes, of old memories that sing when it rains.
جنگلی از پژواک، از خاطرات قدیمی که وقتی باران میبارد آواز میخواند.
.࿐
وقتی درد دل میکند؛
گوش باش، نگاه باش
اگر از عهده اش برمیآیی، دست نوازشی باش
وَر نه سکوت باش...
اگر راه و چاه میخواست سراغ از حکیم میگرفت
اگر نصیحت میخواست سخن بزرگان میخواند
تو را به همۀ زندگی قسم
همه تَن چشم و گوش باش
بگذار سبکبار شود
میتوانی؟
در روزنامه میخواندم
پنج نفر در جنگلی گم شدهاند،
قصهی انگشتهای من
و موهای شماست...
#پوریا_نبی_پور
✿ کپشن خاص ✿
به که پیغام دهم ؟
به شباهنگ ، که شب مانده به راه ؟
یا به انبوه کلاغان سیاه ؟
به که پیغام دهم ؟
به پرستو که سفر می کند از سردی فصل ؟
یا به مرغان نوک چیده ی مرداب گناه ؟
به که پیغام دهم ؟
دست من ، دست تو را میطلبد
چشم من ، رد تو را میجوید
لب من ، نام تو را میخواند
پای من ، راه تو را می پوید
به که پیغام دهم ؟
بی تو از خویش ، تنفر دارم
دل من باز ، تو را میخواهد
به که پیغام دهم ؟
به که پیغام دهم ؟
#شکیبایی_لنگرود
•
دشت هایی چه فراخ
کوه هایی چه بلند
دورها آوایی است که مرا میخواند..
- سهراب سپهری
♡
عاشق باش و پادشاهی ڪن ،
من گنجشڪی میشناسم
ڪه
بر درخت پنجرهام
چنان عاشقانه میخواند
ڪه دنیا انگار ارث پدرش است !!
#حسین_
به من گفتی تا که دل دریا کن، بند گیسو وا کن
سایهها با رویا، بوی گلها
که بوی گل، ناله مرغ شب، تشنگیها بر لب
پنجهها در گیسو، عطر شب بو
بزن غلتی اطلسیها را، برگ افرا در باغ رویاها
بلبلی میخواند، سایهای میماند، مست و تنها ...
نگاه تو، شکوهی آه تو، هرم دستان تو
گرمی جان تو، با نفسها
به من گفتی تا که دل دریا کن، بند گیسو وا کن
ابر بارانزا شب، بوی دریا
به ساحلها، موج بیتابی را
در قدمهای پا، در وصال رویا
گردش ماهیها، بوسه ماه ...
. .