کپشن های مربوط به نمازی

پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی نمازی

عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)

معصیت نیست نمازی که قضا کرد از من
معصیت زمزمه هایی ست که در گوشم کرد

[ کاظم بهمنی ]
#شبانه

معصیت نیست نمازی که قضا کرد از من
معصیت زمزمه هایی ست که در گوشم کرد

در عزاداری او رسم ِ چهل روز کم است
یاد چشمش همه ی عمر، سیه پوشم کرد

.کاظم بهمنی


مردی با پدرش در سفر بود که پدرش از دنیا رفت. از چوپانی در آن حوالی پرسید:
«چه کسی بر مرده های شما نماز می خواند؟»
چوپان گفت: «ما شخص خاصی را برای این کار نداریم؛ خودم نماز آنها را می خوانم».
مرد گفت: «خوب لطف کن نماز پدر مرا هم بخوان!»
چوپان مقابل جنازه ایستاد و چند جمله ای زمزمه کرد و گفت : «نمازش تمام شد!»
مرد که تعجب کرده بود گفت: این چه نمازی بود؟
چوپان گفت: بهترازاین بلد نبودم
مرد از روی ناچاری پدر را دفن کرد و رفت.
شب هنگام، در عالم رؤیا پدرش را دید که روزگار خوبی دارد.
از پدر پرسید: «چه شد که این گونه راحت و آسوده ای؟»
پدرش گفت: «هر چه دارم از دعای آن چوپان دارم!»
مرد، فردای آن روز به سراغ چوپان رفت و از او خواست
تا بگوید در کنار جنازۀ پدرش چه کرده و چه دعایی خوانده؟
چوپان گفت: «وقتی کنار جنازه آمدم و ارتباطی میان من و خداوند برقرار شد،
با خدا گفتم : « خدایا اگر این مرد، امشب مهمان من بود، یک گوسفند برایش
زمین می زدم. حالا این مرد، امشب مهمان توست. ببینم تو با او چگونه رفتار می کنی ؟ »
به نام خدای آن چوپان ...
گاهی دعای یک دل صاف،از صدنماز یک دل پرآشوب بهتراست...


مردی با پدرش در سفر بود که پدرش از دنیا رفت. از چوپانی در آن حوالی پرسید:
«چه کسی بر مرده های شما نماز می خواند؟»
چوپان گفت: «ما شخص خاصی را برای این کار نداریم؛ خودم نماز آنها را می خوانم».
مرد گفت: «خوب لطف کن نماز پدر مرا هم بخوان!»
چوپان مقابل جنازه ایستاد و چند جمله ای زمزمه کرد و گفت : «نمازش تمام شد!»
مرد که تعجب کرده بود گفت: این چه نمازی بود؟
چوپان گفت: بهترازاین بلد نبودم
مرد از روی ناچاری پدر را دفن کرد و رفت.
شب هنگام، در عالم رؤیا پدرش را دید که روزگار خوبی دارد.
از پدر پرسید: «چه شد که این گونه راحت و آسوده ای؟»
پدرش گفت: «هر چه دارم از دعای آن چوپان دارم!»
مرد، فردای آن روز به سراغ چوپان رفت و از او خواست
تا بگوید در کنار جنازۀ پدرش چه کرده و چه دعایی خوانده؟
چوپان گفت: «وقتی کنار جنازه آمدم و ارتباطی میان من و خداوند برقرار شد،
با خدا گفتم : « خدایا اگر این مرد، امشب مهمان من بود، یک گوسفند برایش
زمین می زدم. حالا این مرد، امشب مهمان توست. ببینم تو با او چگونه رفتار می کنی ؟ »
به نام خدای آن چوپان ...
گاهی دعای یک دل صاف،از صدنماز یک دل پرآشوب بهتراست...

حسرتش به دلم مونده،

که یکبار نمازی قسمتم بشه ،

بدون یادی از دنیا ؛ پر از یاد خدا !

دلم به دو رکعتش هم راضیست ...

فکرم همه‌جا هست، ولی پیش خدا نیست
سجاده زردوز که محراب دعا نیست
گفتند سر سجده کجا رفته حواست؟
اندیشه سیال من ـ ای دوست ـ کجا نیست؟!
از شدت اخلاص من عالم شده حیران
تعریف نباشد، ابداً قصد ریا نیست!
از کمیتِ کار که هر روز سه وعده
از کیفیتش نیز همین بس که قضا نیست
یک‌ذره فقط کُندتر از سرعت نور است
هر رکعتِ من حائز عنوان جهانی‌ست!
این سجده سهو است؟ و یا رکعت آخر؟
چندی‌ست که این حافظه در خدمت ما نیست
ای دلبر من! تا غم وام است و تورم
محراب به یاد خم ابروی شما نیست
بی‌دغدغه یک سجده راحت نتوان کرد
تا فکر من از قسط عقب‌مانده جدا نیست
هر سکه که دادند دوتا سکه گرفتند
گفتند که این بهره بانکی‌ست، ربا نیست!
از بس‌که پی نیم‌وجب نان حلالیم
در سجده ما رونق اگر هست، صفا نیست
به به، چه نمازی‌ست! همین است که گویند
راه شعرا دور ز راه عرفا نیست!

گاهی اگر با ماه صحبت کرده باشی
از ما اگر پیشش شکایت کرده باشی
گاهی اگر در چاه مانند پدر آه
اندوه مادر را حکایت کرده باشی
گاهی اگر زیر درختان مدینه
بعد از زیارت استراحت کرده باشی
گاهی اگر بعد از وضو مکثی کنی تو
آیینه ایی را غرق حیرت کرده باشی
حتی اگر بی آنکه مشتاقان بدانند
گاهی نمازی را امامت کرده باشی
یا در لباس ناشناسی در شب قدر
از خود حدیثی را روایت کرده باشی
یا در میان کوچه های سرد و تاریک
نان و پنیر عشق قسمت کرده باشی
پس بوده ایی و هستی و می آیی از راه
تا حق دلها را رعایت کرده باشی
پس مردمک های نگاه ما عقیم است
تو حاضری بی آنکه غیبت کرده باشی

ما که از ترس خدا او را عبادت می کنیم / بر تعصب های خود یک عمر عادت می کنیم
هر نمازی با خودش تجدید بیعت کرده و / ساعتی دیگر به او راحت خیانت می کنیم
ما که مغروریم ازاینکه مسلمان زاده ایم / با طلبکاری ، تقاضای شفاعت می کنیم


حسرت یک چیز به دلم مانده است

ان هم نمازیست که قسمتم شود

بدون یادی از دنیا، پر از یاد خدا

دلم به دو رکعتش هم راضیست ...

عمیقا شرمنده خدا میشم وقتی بعد از مدتها نمازی میخونم که فقط میخوام در اخر چیزی ازش طلب کنم, وشرمنده تر وقتی میبینم هیچوقت بهم نه نمیگه, خواستم حداقل اینجا ازش ی تشکری بکنم, خدایا عاشقتم

اس ام اس های جدید،عاشقانه، خنده دار و . . . ارسالی کاربران

معصیت, نیست, نمازی, زمزمه, هایی, گوشم, کاظم, بهمنی, شبانه, عزاداری, چشمش, پوشم, مردی, پدرش, دنیا, چوپانی, حوالی, پرسید, مرده, خواند, خاصی, برای, نداریم؛, خودم, آنها, خوانم, بخوان, مقابل, جنازه, ایستاد, جمله, نمازش, تمام, تعجب, کرده, بهترازاین, نبودم, ناچاری, هنگام, عالم, رؤیا, روزگار, خوبی, دارد, گونه, راحت, آسوده, دارم, دعای, فردای, سراغ, خواست, بگوید, کنار, جنازۀ, دعایی, خوانده, وقتی, آمدم, ارتباطی, میان, خداوند, برقرار, گفتم, خدایا, امشب, مهمان, گوسفند, برایش, زمین, حالا, توست, ببینم, چگونه, رفتار, گاهی, صدنماز, پرآشوب, بهتراست, حسرتش, مونده, یکبار, قسمتم, بدون, یادی, رکعتش, راضیست, فکرم, همهجا, سجاده, زردوز, محراب, گفتند, سجده, رفته, حواست, اندیشه, سیال, دوست, اخلاص, حیران, تعریف, نباشد, ابداً, کمیتِ, وعده, کیفیتش, همین, یکذره, کُندتر, سرعت, رکعتِ, حائز, عنوان, جهانیست, چندیست, حافظه, خدمت, دلبر, تورم, ابروی, بیدغدغه, نتوان, عقبمانده, دادند, دوتا, گرفتند, بهره, بانکیست, بسکه, نیموجب, حلالیم, رونق, نمازیست, گویند, شعرا, عرفا, صحبت, باشی, پیشش, شکایت, مانند, اندوه, مادر, حکایت, درختان, مدینه, زیارت, استراحت, مکثی, آیینه, حیرت, آنکه, مشتاقان, بدانند, امامت, لباس, ناشناسی, حدیثی, روایت, کوچه, تاریک, پنیر, بوده, هستی, دلها, رعایت, مردمک, نگاه, عقیم, حاضری, غیبت, عبادت, کنیم, تعصب, عادت, خودش, تجدید, بیعت, ساعتی, دیگر, خیانت, مغروریم, ازاینکه, مسلمان, زاده, طلبکاری, تقاضای, شفاعت, عمیقا, شرمنده, میشم, مدتها, میخونم, میخوام, چیزی, وشرمنده, میبینم, هیچوقت, نمیگه, خواستم, حداقل, اینجا, تشکری, بکنم, عاشقتم,