منم اگه بابام خرج زندگیمو میداد تو بیو مینوشتم عاشق اسکی و موسیقی....
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی نوشتم
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
یکی باشه مثل عباس معروفی بهت بگه:
تو انتخاب من نبودی
سرنوشتم بودی، تنها انگیزهی ماندنم در این زندگی بی اعتبار
.࿐
پیام داد:
با من حرف میزنی؟
به پیام خیره شدم.
نوشتم:حرفی ندارم.
دروغ گفتم.
نوشته بود:
کسی را چنان دوست داری که برایش بجنگی؟
نوشتم:
از جنگها برگشته ام، با زخمها و موی سپید
و یاد گرفته ام صبور باشم و به تماشا قانع.
دیشب کلی براش نوشتم و گفتم من مینویسم ولی تو اگر حوصله نداری، نخون. از خستگیم گفتم، از افکارم که منسجم نیست، از شرایط جدید و اینکه تابحال انقدر نزدیک با مرگ ،صورت به صورت نبودم. صبح پاشدم دیدم نوشته که همهش رو خونده. چندین بار. و اینکه چقدر ریزبین و دقیق و عجیبم. کلی وقت برام گذاشت، تک به تک پرسید، تک به تک نظر داد. این آدمها توی زندگیم عین گنج میمونن.گوشی رو که گذاشتم زمین، خیلی سرحال بودم.
الهی آرزوهایی ک تو ذهنمون هست ،
تو سرنوشتمون هم باشه :)
- برایم نوشت:
«تو زخمِ عمیقی هستی که هر کسی میخواهد بر تنش داشته باشد.»
برایش نوشتم:
«ما اهلِ ماندن نیستیم، این را زخمهایمان گواهی میدهد.»
براش نوشتم اگه یه روز، من نبودم؛
حتی اگه صد سال هم بگذره، با چی یاد من میُفتی؟
گفت:
هرچیزی که سبک باشه،
یه پری که تو آسمون رقصون رقصون میاد پایین؛
نسیمی که آروم میاد از کنار صورتم رد میشه.
وقتی بارون بیاد، از اون بارون ریزا، یادت میُفتم.
نور صبح که بزنه، نور صبح آرومه، چشمو نمیزنه؛ یادت میُفتم.
من یادت میُفتم، حتی اگه نباشی؛ حتی اگه نخوای یادم بیوفتی؛ یادت میُفتم چون همیشه یه گوشه از قلبم هستی، یه گوشه از زندگیم.
چشمات قشنگترین سیاهے سرنوشتم بود...
.. ..
حتی توآسمونا هم با نخ قرمز سرنوشتمونو بهم گره زده باشن اون نخ رو هرجورِ شده پاره میکنم؛اینقدر ازت بیزارم.