[بوسیدنِ پلکِ بسته‌ی چشمانِ آدم مورد علاقه‌ات.]

از واقعیتها فرار میکنیم. روبروی اینه رژ لب میزنیم و خط چشم میکشیم و تند تند پلک میزنیم که اشکهایمان نریزد و زود فرار میکنیم تا مبادا ادمی که درون آینه نشسته لب باز کند و بگوید:
‏تو درست به اندازه حرف هایی که کسی را نداری که برایش بگویی، اندازه گریه هایی که برایشان شانه‌ای نداری،اندازه دستهایی که نیستند تا دستهای سردت را بگیرند و اندازه بوسه هایی که پشت لبخندهای مصنوعیت مخفی میشوند، تنهایی.

احتیاج دارم دقیقه‌های متوالی بوسیده شم،
توی آغوشی فشرده شم،
بی‌دلیل اسم صدا کنم و جانم بشنوم،
فاصله‌ی بین انگشتام با انگشت هایی پر شه،
چشم ببندم و پلک هام بوسیده شن،
روی پاهایی بشینم و سرم روی شانه‌ای باشه،
دستی به پشتم کشیده شه و تاب موهام نوازش شن.
احتیاج دارم بدونه نفس بوسیده شم:)

هیچ میلی در من شدیدتر از میل به خواب نیست. پناه بردن به پشت پلک‌ها و نیستیِ موقت.

‏واقعا چشم عضو خوشبختیه که پلک رو داره، هر موقع لازم هست دیگه نمیبینه.
مغزم باید یه مکانیزمی داشت که یه مقدار فکر نکنه. این بی صاحاب حتی تو خوابم داره خودشو رنج میده.
بدبخت

هر بار تو را میبینم ؛
پلک میزنم  ؛
جهان آغاز میشود ؛
میروی  ؛
جهان تمام میشود ؛
تو تاکنون   ؛
کسی را اینگونه دوست داشته ای ؛
تا بدانی
چقدر ؛ بودنت خوب است ؟

. چیستا یثربی

‌‌
• ᭙​ꫝ​ꫀ​ꪀ​ 𝓲​ 𝘴​ꫀ​ꫀ​ ꪗ​ꪮ​ꪊ​ 𝓲​ ᦔ​ꪮ​ꪀ​'𝓽​ ᭙​ꪖ​ꪀ​ꪀ​ꪖ​
᥇​ꪶ​𝓲​ꪀ​𝘬​ ꪖ​ꪀ​ꪗ​ꪑ​ꪮ​𝘳​ꫀ​🤍.•
وقتی میبینمت
حتی دیگه دلم نمیخواد پلک بزنم..
‌‌‌
.࿐

مرسی که هستی
و هستی را رنگ می‌‌آمیزی
هیچ چیز از #تُ نمی‌خواهم
فقط باش
فقط بخند
فقط راه برو...
نه!
راه نرو
می‌ترسم پلک بزنم
دیگر نباشی...


. .

Never blink when u discomfited me perhaps never see me again when ur eyelids opening

وقتی ناراحتم کردی هیچوقت پلک نزن شاید پلکات ک باز میشن هیچوقت دوباره منو نبینی

‌‌‌‌‌‌.࿐

کپــشــن خـــاص pinned «دوست عزیزم به رسم رفاقت در #شب_آرزوها برایت: آرزو می‌کنم آرزوهایت در یک قدمی تو ایستاده بـاشد تا با یک پلک بر هم زدنی در آغوششان بگیری. آرزو میکنم عشق در بهترین زمـانِ ممکن به سراغت بیاید و زیباتـرین خوشی‌های دنیا را زندگی کنی. آرزو می‌کنم هیچ‌وقت درمـانده…»