«طرز فکر ، طرز رفتار ، طرز زندگی و اعتقادات دیگران ربطی به ما نداره.به این دلیل که ما جای اونا نیستیم. میشینیم با افتخار میگیم که من نظرم اینه. تو باید اینجوری فکر کنی و عمل کنی اگر تو جای اون طرف باشی ، زندگی اونو داشته باشی ، شخصیت اونو داشته باشی ، احساسات اونو داشته باشی و اتفاقاتی که واسه اون افتاده رو تجربه کنی کی گفته که عین همون فکر نمیکنی یا زندگی نمیکنی؟ یا بدتر حتی؟نمیفهمم چرا باید اینقدر به طرز فکرامون افتخار کنیم که بخوایم با غبغب باد کرده تو فکر دیگرانم فروش کنیم.»
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی کنیم
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
شما هی مینویسید که وای اگه فلانی (داریوش، گوگوش و..) بمیره باید چیکار کنیم؟
فلانیِ من دقیقاً فرامرز اصلانی بود.
از «بیا با هم درستش کنیم» رسیدم به «باشه، به سلامت».
عمری باشد جبران کنیم
خوبی هارو چندبار،بدی هارو صدبار!
. .
ما آدمها توی اسفند بیشتر از هر وقت دیگری خستهایم اما نمیدانم چرا به جای اینکه نفسی تازه کنیم، سرعتمان را بیشتر و بیشتر میکنیم تا هر طور شده مثل قهرمان دوی ماراتن، از خط پایان این ماه عجیب و غریب بگذریم!
اسفند را باید نشست
باید خستگی در کرد
باید چای نوشید...
یازده ماه تمام، دردها، رنجها و حتی خوشیها را به جان خریدن که الکی نیست، هست؟!
اسفند را نباید دوید
اسفند را باید قدم زد!.
نمیفهمم چرا از عوض شدن آدما گِله میکنیم ما هیچکدوم آدمای دوسال پیش نیستیم حتی احتمالا همون آدم دو ماه پیش هم نیستیم! چارهای نداریم جز اینکه امیدوار باشیم تا آدمایی که دوستشون داریم جهت تغییراتشون به گونهای نباشه که از ما فاصله بگیرن..
. .
بیا در غروب آخرین سه شنبه سال برای گردگیری افکارمان آتشی بیافروزیم
و کینه ها را بسوزانیم و زردی خاطرات بد را به آتش
و سرخی عشق را از آتش بگیریم
و آتش نفرت را در وجودمان خاموش کنیم..️
حسین پناهی :
ما که از هر چیز ترسیدیم
سرمان آمد،
بیا تمرین کنیم کمی
از خوشبختی بترسیم .
. .
محمود درویش خیلی منطقی میگه:
اگر خواستید بروید،
بروید و هرگز بازنگردید
لاقل به رفتن وفادار باشید،
تا ماهم به فراموش شدنتان عادت کنیم...
همیشه که نباید بنشینیم و
بدیهایِ زندگیِمان را مرور کنیم؛
گاهی باید نشست و
پا بر روی پا انداخت و
خوشیها را شمرد،
چای نوشید و پشت کرد به تمامِ نداشتنها و غصههایی که عمری با آنها زندگی کردیم
. .