کپشن های مربوط به گدای

پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی گدای

عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)

هیچوقت تو زندگیتون گدای محبت کسی نباشید!

.࿐

هم گلم.هستی و هم گلدان من
کاش میبودی شبی مهمان من

ای گل زیبا و. بی همتا بیا
یک شبی را خفته در دامان من

بی سر و سامانم ای گل پیش ای
تا دهی یکدم سر و سامان من

میگذارم من تو را بر روی چشم
ای که باشد جای تو در جان من

میشوم من هرکجا قربان تو
گر که باشی بر سر پیمان من

کاش میبودی گل زیبای من
من گدای کوی و تو سلطان من

من چنان خارم که در پای تو ام
تو گلی افتاده در سامان من

گرگ ها حق خود را گدایے نمیڪنند

گرگ ها شاید با زور رام شوند

ولے اهلے نمیشوند ...

شاه دلم گدا مکش ، من شده ام گدای تو.
گر چه ستم کنی به من،جان و تنم فدای تو...

مهر تو از وجود من ، با غم دل نمی رود....
مهر منت به دل نشد ، هر چه کنم برای تو...

از همه کس گذر کنم ، از تو گذر نمی شود...
مشکل تو وفای من ، مشکل من جفای تو...

کن نظری که تشنه ام ، بهر وصال عشق تو...
من نکنم نظر به کس ، جز رخ دلربای تو...

جان من و جهان من ، روی سپید تو شدست..
عاقبتم چنین شود ، مرگ من و بقای تو..

گدای عشق نباشید،
بخشنده عشق باشید،
انسانهای زیبا همیشه خوب نیستند،
اما انسانهای خوب همیشه زیبایند..

هے رفیق بزار خودش بفهمہ حالتو
با عڪس پروفایل دپ گدایے محبت نڪن...





‏مشکل ما این شد که از پول «خدا» ساختیم و از انسانیت «فقر» برای همین بنده ی پول شدیم و گدای محبت !!!

در زمان خلافت
تمامی خزانه داری های سرزمین پهناور اسلام را به دست ایرانیان سپرد،می گفت ایرانیان قبل از اسلام هم مردمان پاک دستی بودند.

بارها در سخنانش
انتقاد از حاکم را تکلیف شرعی مردم دانست...


وقتی مردم، بعد از قتل عثمان، با اصرار شدید و بی سابقه
از او خواستند که حاکم شود گفت:
"مرا رها کنید و سراغ کس دیگری روید."
اول کسی بود که با رای قاطع مردم حاکم شد.
بعد از انتخاب شدن به مردم نگفت به خانه روید و مطیع باشید.
گفت: "در صحنه بمانید و اظهار نظر و انتقاد کنید که من ایمن از خطا نیستم مگر اینکه خدا نگاهم دارد”.

سعد ابن ابی وقاص،
مشروعیت دولتش را نپذیرفت و بیعت نکرد،
نه خانه را بر سرش خراب کرد، و نه حتی علیه او سخن گفت.

طلحه و زبیر پیش او آمدند و از او پست و مقام خواستند،
نپذیرفت.
چند روز بعد مدینه را به قصد مکه و تدارک نمودن جنگ جمل (بر علیه علی) ترک کردند...

کسانیکه با او جنگیدند را “محارب نخواند، گفت:“برادران مسلمان مایند که در حق ما ظلم کردند!”.


هنگامی که خلیفه شده بود و برای سرکشی به یکی از شهرها رفته بود،
مردمانی را که به دنبال اسب او با پای پیاده راه افتاده بودند و او را مشایعت می کردند،
با فریاد آن ها را از این کار بر حذر داشت،
گفت من هم انسانی مانند شما هستم، بروید به کار و زندگی خود برسید و فقط در برابر خدا تعظیم کنید.
وقتی خلیفه یکی از بزرگترین امپراطوری های جهان در آن عصر بود، با یک فرد مسیحی اختلاف پیدا کرد و کار به قاضی سپرده شد.
نخواست به زور ، حرف خود را به کرسی بنشاند.
در دادگاه از این که قاضی او را محترمانه صدا کرده و بیشتر به او نگاه می کرد، خشمگین شد
و گفت که من و فرد مسیحی برای تو نباید فرقی داشته باشیم، از خدا بترس و عدالت را رعایت کن...
از آنجایی که علی شاهدی برای ادعای خود نداشت، قاضی به نفع مسیحی حکم داد و علی این حکم را پذیرفت.

فردی نابینا را دید که گدایی می کند. گفت چرا به او نمی رسید و کمکش نمی کنید؟
گفتند مسیحی است.
گفت آن زمان که بینا بود و برایتان کار می کرد، از دینش نمی گفتید، حالا او مسیحی شده؟
مقرر کرد که از بیت المال مسلمین هر ماه به او پول بدهند تا مجبور به گدایی نباشد...

بر درت ناله بستم تا بیایی از همه دل گسستم تا بیایی


گل نرگس گدای راه تو ام سر راهت نشسته ام تا بیایی


آقام آقام آقام آقام ای، آقام آقام آقام آقام ای.....


دل تنگم بهونه تو داره کوچه گرد شبای انتظاره


آسمون چشای ابری من از غم تو بارون می‏باره


چی میشه در به روم نبندی آقا با بدیهام به من بخندی آقا


تو بگی می‏سوزم بگی می‏میرم هر جوری که می‏پسندی آقا


آقام آقام آقام آقام ای.....


غروب جمعه ها دلم می‏گیره به کمند فراق تو اسیره


دل حسرت کشیده ام آقاجون بی تو روزی هزار دفعه می‏میره


آقام آقام آقام آقام ای.....

از خدا جوییم توفیق ادب بی ادب محروم ماند از لطف رب
بی ادب تنها نه خود را داشت بد بلکه آتش در همه آفاق زد
مائده از آسمان در میرسید بی شری و بیع و بی گفت و شنید
در میان قوم موسی چند کَس بی ادب گفتند: کو سیر و عدس؟
منقطع شدخوان ونان ازآسمان ماند رنج زرع و بیل و داسمان
ازعیسی چون شفاعت کرد، حق خوان فرستاد وغنیمت بر طبق
مائده از آسمان شد عائده چونکه گفت: انزل علینا مائده
باز گستاخان ادب بگذاشتند چون گدایان زله ها برداشتند
کرد عیسی لابه ایشان را که این دائم است و کم نگردد از زمین
بد گمانی کردن و حرص آوری کفر باشد نزد خوان مهتری
زآن گدا رویان نادیده ز آز آن در رحمت بر ایشان شد فراز
نان وخوان ازآسمان شدمنقطع بعد از آن زآن خوان نشد کس منتفع
ابر برناید پی منع زکات وز زنا افتد وبا اندر جهات
هر چه بر تو آید از ظلمات و غم آن ز بی باکی و گستاخیست هم
هرکه بی باکی کند درراه دوست ره زن مردان شد و، نامرد اوست
از ادب پر نور گشتست این فلک وز ادب معصوم و پاک آمد ملک
بُد ز گستاخی کسوف آفتاب شد عزازیلی ز جرات رد باب
هر که گستاخی کند اندر طریق گردد اندر وادی حیرت غریق


شعر مولانا در باب ادب

اس ام اس های جدید،عاشقانه، خنده دار و . . . ارسالی کاربران

هیچوقت, زندگیتون, گدای, محبت, نباشید, هستی, گلدان, میبودی, مهمان, زیبا, همتا, خفته, دامان, سامانم, یکدم, میگذارم, باشد, میشوم, هرکجا, قربان, پیمان, زیبای, سلطان, چنان, خارم, افتاده, گدایے, نمیڪنند, شاید, شوند, اهلے, نمیشوند, فدای, وجود, برای, مشکل, وفای, جفای, نظری, تشنه, وصال, نکنم, دلربای, جهان, سپید, شدست, عاقبتم, چنین, بقای, بخشنده, انسانهای, همیشه, نیستند, زیبایند, رفیق, بزار, خودش, بفهمہ, حالتو, پروفایل, ساختیم, انسانیت, همین, بنده, شدیم, زمان, خلافت, تمامی, خزانه, داری, سرزمین, پهناور, اسلام, ایرانیان, سپرد, مردمان, دستی, بودند, بارها, سخنانش, انتقاد, حاکم, تکلیف, شرعی, دانست, وقتی, عثمان, اصرار, شدید, سابقه, خواستند, کنید, سراغ, دیگری, روید, قاطع, انتخاب, نگفت, خانه, مطیع, صحنه, بمانید, اظهار, ایمن, نیستم, اینکه, نگاهم, دارد, وقاص, مشروعیت, دولتش, نپذیرفت, بیعت, نکرد, خراب, علیه, طلحه, زبیر, آمدند, مقام, مدینه, تدارک, نمودن, کردند, کسانیکه, جنگیدند, محارب, نخواند, برادران, مسلمان, مایند, هنگامی, خلیفه, سرکشی, شهرها, رفته, مردمانی, دنبال, پیاده, مشایعت, فریاد, داشت, مانند, هستم, بروید, برسید, برابر, تعظیم, بزرگترین, امپراطوری, مسیحی, اختلاف, پیدا, قاضی, سپرده, نخواست, کرسی, بنشاند, دادگاه, محترمانه, کرده, بیشتر, خشمگین, نباید, فرقی, داشته, باشیم, بترس, عدالت, رعایت, آنجایی, شاهدی, ادعای, نداشت, فردی, نابینا, گدایی, کمکش, گفتند, برایتان, دینش, گفتید, حالا, مقرر, المال, مسلمین, بدهند, مجبور, نباشد, ناله, بستم, بیایی, گسستم, نرگس, راهت, نشسته, آقام, تنگم, بهونه, داره, کوچه, شبای, انتظاره, آسمون, چشای, ابری, بارون, میباره, نبندی, بدیهام, بخندی, میسوزم, میمیرم, جوری, میپسندی, غروب, جمعه, میگیره, کمند, فراق, اسیره, حسرت, کشیده, آقاجون, روزی, هزار, دفعه, میمیره, جوییم, توفیق, محروم, ماند, تنها, بلکه, آفاق, مائده, آسمان, میرسید, شنید, میان, موسی, منقطع, شدخوان, ونان, ازآسمان, داسمان, ازعیسی, شفاعت, فرستاد, وغنیمت, عائده, چونکه, انزل, علینا, گستاخان, بگذاشتند, گدایان, برداشتند, لابه, ایشان, دائم, نگردد, گمانی, آوری, مهتری, رویان, نادیده, رحمت, فراز, وخوان, شدمنقطع, منتفع, برناید, زکات, افتد, اندر, جهات, ظلمات, باکی, گستاخیست, هرکه, درراه, دوست, مردان, نامرد, اوست, گشتست, معصوم, کسوف, آفتاب, عزازیلی, جرات, طریق, وادی, حیرت, غریق, مولانا,