مناجاتی زیبا از خواجه عبدالله انصاری:
بارالها؛
از کوی تو بیرون نشود پای خیالم
نکند فرق به حالم
که برانی
چه بخوانی
چه به اوجم برسانی
چه به خاکم بکشانی
نه من آنم که برنجم
نه تو آنی که برانی...
نه من آنم که ز فیض نگهت چشم بپوشم
نه تو آنی که گدا را ننوازی به نگاهی
در اگر باز نگردد، نروم باز به جایی
پشت دیوار نشینم چو گدا بر سر راهی
کس به غیر از تو نخواهم
چه بخواهی چه نخواهی
باز کن در که جز این خانه مرا نیست پناهی...
آمین
#خدا
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی آنم
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
.۫ ּ ִ ۫ ˑ ֗ ִ ˑ ּ 𓄼 ࣪⠀ ּ ִ ۫ ˑ ֗ ִ
.۫ ּ ִ ۫ ˑ ֗ ִ ˑ ּ 𓄼 ࣪⠀۫ ּ ִ ۫ ˑ ֗ ִ
ּ 𖥔 𓄼 ּ ִ ۫ ˑ ֗ ִ ּ ִ ۫ ˑ ֗ ִ ּ ִ ۫
🅘'🅜 🅢🅞 🅛🅞🅝🅔🅛🅨
ɪ ʜᴀᴠᴇ ɴᴏ ᴏɴᴇ ᴛᴏ ʜᴇʟᴘ ᴍᴇ
تنهاتر از آنم که به دادم برسند !
ּ ִ ۫ ˑ ֗ ִ ˑ ּ 𖥔 𓄼 ࣪⠀ ּ ִ ۫ ˑ ֗ ִ
۫ ּ ִ ۫ ˑ ֗ ִ ˑ ּ 𖥔 𓄼 ࣪⠀ ּ ִ ۫ ˑ ֗ ִ
احساس میکنم امروز نیازمند آنم که به نام بخوانمت.
احساس میکنم نیازمند حـروف اسـمِ تو هستم.
چون کودکی در شوق تکهای شیرینی...
دیرزمانیست که نامت را بر تارکِ نامه هایم ننوشته ام،
خورشیدی بر فراز کاغذ نکاشتهام که گرمم کند..
امروز که پاییز بر من هجوم آورده و روزنهایم را در برگرفته
احساس میکنم که باید بخوانمت...
- نزار قبانی
خستهتر از آنم که
روزی آغوشی بتواند
مرا به این زندگی بازگرداند....
احساس میکنم امروز نیازمند آنم که به نام بخوانمت.
احساس میکنم نیازمند حـروف اسـمِ تو هستم.
چون کودکی در شوق تکهای شیرینی...
دیرزمانیست که نامت را بر تارکِ نامه هایم ننوشته ام،
خورشیدی بر فراز کاغذ نکاشتهام که گرمم کند..
امروز که پاییز بر من هجوم آورده و روزنهایم را در برگرفته
احساس میکنم که باید بخوانمت...
- نزار قبانی
درد یَنـــی بـا چشآیہ خیس بقیہ رو دلدآریـــ بدیــ
و وآنمود ڪنیــ درڪشـون میڪنیـــ
بـآ اینڪہ هیچڪس خودتـو درڪ نمیڪنہ :))
فاصله ات را بامن رعایت کن!
من بی جنبه تر از آنم
که در برابر وفور عطر تو مقاومت کنم
و تو را تا آخرین جرعه سر نکشم!
از یک فاصله که نزدیک تر می شوی
ناخودآگاه دستهای قلبم
به رویت آغوش وا می کنند و
همه چیز در من ،از نو آغاز می شود...
فاصله را که بر می داری
دنیا در برابر زیبایی تو
مات می شود و ترس بَرَم می دارد
که نکند غرورم تاب نیاورد و
درون ویرانم برایت پدیدار شود.
شکنجه گر!
برای غرورم هم که شده
فاصله ات را با من رعایت کن!
دُنیایِ مَن و رِفیق جآنم :›.️.
کن برا رِفیق فابت ^~^.
جآنان، تو مرآ جآن و جهآنی؛
گَر نبآشی...
جهآنم را ‹اَلِفی› نیست که نیست!. .͜.
. .
دُنیایِ مَن و رِفیق جآنم:›..
دلبری کن برا رِفیق فابت ^^.