لطفا در صورت مشاهده خطا یا اشکال اینجا کلیک کرده و مورد را اطلاع دهید تا برطرف شود.

نسخه تلفن همراه
سرعت بالا، کاربری آسان

جهت دسترسی هرچه سریعتر کاربران به امکانات سایت، نسخه تلفن همراه سایت توسط تیم کپی پیست کن طراحی و آمده استفاده می باشد

کاراکترهای فانتزی برای زیباسازی متون

در زیر پرطرفدارترین ویرایشگرها لیست شده اند، برای مشاهده تمامی ویرایشگرها به انتهای همین صفحه بروید

فارسی به فـآرωــے

ایــن یــڪ متن نمونـہ است

انواع فتحه و کسره

͇͊͜͡ا͇͇͊͊͜͜͡͡ی͇͇͊͊͜͜͡͡ن͇͇͊͊͜͜͡͡ ͇͇͊͊͜͜͡͡ی͇͇͊͊͜͜͡͡ک͇͇͊͊͜͜͡͡ ͇͇͊͊͜͜͡͡م͇͇͊͊͜͜͡͡ت͇͇͊͊͜͜͡͡ن͇͇͊͊͜͜͡͡ ͇͇͊͊͜͜͡͡ن͇͇͊͊͜͜͡͡م͇͇͊͊͜͜͡͡و͇͇͊͊͜͜͡͡ن͇͇͊͊͜͜͡͡ه͇͇͊͊͜͜͡͡ ͇͇͊͊͜͜͡͡ا͇͇͊͊͜͜͡͡س͇͊͜͡ت

وارونه کردن حروف لاتین

Ɉƨɒ ɘnomɘn ɘnɈɒm ʞɘγ ni

ویرایشگر جادویی حروف

𝓲𝓷 𝔂𝓮𝓴 𝓶𝓪𝓽𝓷𝓮 𝓷𝓮𝓶𝓸𝓷𝓮 𝓪𝓼𝓽

amo_esi میگه:
يكي از دوستانم به نام پل يك دستگاه اتومبيل سواري به عنوان عيدي از برادرش دريافت كرده بود.
شب عيد هنگامي كه پل از اداره اش بيرون آمد متوجه پسر بچه شيطاني شد كه دور و بر ماشين نو و براقش قدم مي زد و آن را تحسين مي كرد.
پل نزديك ماشين كه رسيد پسر پرسيد: ” اين ماشين مال شماست ، آقا؟”
پل سرش را به علامت تائيد تكان داد و گفت: برادرم به عنوان عيدي به من داده است”.
پسر متعجب شد و گفت: “منظورتان اين است كه برادرتان اين ماشين را همين جوري، بدون اين كه ديناري بابت آن پرداخت كنيد، به شما داده است؟ آخ جون، اي كاش…”
البته پل كاملاً واقف بود كه پسر چه آرزويي مي خواهد بكند.
او مي خواست آرزو كند كه اي كاش او هم يك همچو برادري داشت.

اما آنچه كه پسر گفت سرتا پاي وجود پل را به لرزه درآورد: ” اي كاش من هم يك همچین برادري بودم.”

پل مات و مبهوت به پسر نگاه كرد و سپس با يك انگيزه آني گفت: “دوست داري با هم تو ماشين يه گشتي بزنيم؟”
“اوه بله، دوست دارم.”
تازه راه افتاده بودند كه پسر به طرف پل بر گشت و با چشماني كه از خوشحالي برق مي زد، گفت: “آقا، مي شه خواهش كنم كه بري به طرف خونه ما؟”
پل لبخند زد.
او خوب فهميد كه پسر چه مي خواهد بگويد. او مي خواست به همسايگانش نشان دهد كه توي چه ماشين بزرگ و شيكي به خانه برگشته است.
اما پل باز در اشتباه بود ... پسر گفت: ” بي زحمت اونجايي كه دو تا پله داره، نگهداريد.”

پسر از پله ها بالا دويد.
چيزي نگذشت كه پل صداي برگشتن او را شنيد، اما او ديگر تند و تيـز بر نمي گشت.
او برادر كوچك فلج و زمين گير خود را بر پشت حمل كرده بود.
سپس او را روي پله پائيني نشاند و به طرف ماشين اشاره كرد :
” اوناهاش، جيمي، مي بيني؟ درست همون طوريه كه طبقه بالا برات تعريف كردم. برادرش عيدي بهش داده و او ديناري بابت آن پرداخت نكرده. يه روزي من هم يه همچو ماشيني به تو هديه خواهم داد … اونوقت مي توني براي خودت بگردي و چيزهاي قشنگ ويترين مغازه هاي شب عيد رو، همان طوري كه هميشه برات شرح مي دم، ببيني.”

پل در حالي كه اشكهاي گوشه چشمش را پاك مي كرد از ماشين پياده شد و پسربچه را در صندلي جلوئي ماشين نشاند.
برادر بزرگتر، با چشماني براق و درخشان، كنار او نشست و سه تائي رهسپار گردشي فراموش ناشدني شدند!

ارسال کنید، جستجو کنید، کپی کنید !

جمله ها و پست های زیبای خودتون رو با نام نویسنده ارسال کنید و پست های ارسال شده بقیه کاربران را با نام نویسنده کپی کنید


نحوه نصب سایت «کپی‌پیست‌کن» روی گوشی

در این آموزش یاد میدیم که چطور سایت کپی پیست کن رو روی گوشی نصب کنید تا بدون اینترنت هم امکان استفاده از امکانات اون رو داشته باشید.