بعد از مرگ ابراهیم رئیسی و پیشگویی های عجیب سیمپسونها بشدت دنبال سری کامل این مجموعه بودم که ببینیم دیگه قراره چه اتفاقی تو ایران بیافته...
تا اینکه دیدم اینجا همه رو بدون سانسور گذاشته
.
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی بینیم
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
آدم شبها برهنهس،
شبها تو موضع ضعفه،
شبها خود خودشه.
شبها احساسات فرمان میده و منطق بیاحساس به خواب رفته.
صبحها که بلند میشیم، نقاب میزنیم و به شب قبل خودمون میخندیم،
ولی واقعیت همونیه که شبها میبینیم.
حقیقت ما تو تاریکی شب آشکار میشه..
و قسم به صداقت شبها..!
خدایا شکرت!
واسه شبای که فکر نمیکردیم صبح بشه...
واسه عزیزانمون که هر روز سلامتیشونو میبینیم...
واسه رفیقامون که تو دنیای هزار رنگ اونا یه رنگه نابن...
واسه آبی آسمون؛ واسه هوای خوب...
واسه دیدن دوباره ی سبز شدن درختا...
واسه فرصتایی که میدی تا اشتباهاتمونو جبران کنیم...
سختیایی که میتونست از این سخت تر باشه...
زمین خوردنا و واسه دوباره بلند شدنا...
واسه بودنت بهترینم...
خدایا واسه بودنت کنارم شکر...
ما نمیفهمیم چقدر توانمند و خلاق و با اراده هستیم تا خودمون رو بدون حضور افرادی که منبع زخمهای اصلیمون هستن یه مدت نبینیم!
نزار قبانی میگه:
کمی با من بنشین تا
در آن نقشه ی جغرافیاییِ عشق
تجدید نظر کنیم
بنشین تا ببینیم
تا کجاها مرز چشمانِ توست
تا کجاها مرز غمهایِ من
کمی با من بنشین
تا بر سرِ شیوه ای از عشق
به توافق برسیم .️
♡
ولی دوست اصلیت همونیه که میتونی بدون ادا وسط بدبیاریت بهش زنگ بزنی و بگی گند زدم و اونم بگه پاشو بیا ببینیم چه خاکی میتونیم بریزیم سرمون.
او فراتر از فهم ماست…
آنچه را که ما نمیبینیم، میداند.
آنچه را که ما نمیتوانیم، میسازد.
و آنچه را که برایمان بهترین است، رقم میزند…
شاید اون آدمهایی که اتفاقی تو خیابون میبینیم، همون آدمهایی باشن که بقیه منتظرن یه بار دیگه ببیننشون.
.
صبحی را آرزو میکنم که بیدار شویم
و ببینیم؛ بیخیالترین آدمِ رویِ زمین شدهایم و هیچ چیز،
برایِمان مهم نیست!
بیتفاوت شده باشیم به غصهها، به رنجها و مصیبتها.
لم داده باشیم گوشهای و همینطور بیدلیل؛ حالِمان خوب باشد...
We often look so long and so regretfully upon the closed door, that we don’t see ones which open for us.
ما اغلب بهقدری با حسرت و طولانی به در بسته نگاه میکنیم که دری که برایمان باز شده را نمیبینیم.