میدونی کجا فشار میخوری
اونجایی که همه کار واسش میکنی خودتو به آبو آتیش میزنی
تهش میگه مگه من خواستم:))))))
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی واسش
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
میدونم دلبر داری ولی بلد نیستی واسش دلبری کنی!..هیچی نگو بیا اینجا یاد بگیر ؛؛؛؛؛.
جناب #قبانی میگه:
«خلف الإهتمام تختبئ کل معانی الحب»
عشق وابسته به یکچیزه؛ «توجه».
میگه: «اگه کسی بهت گفت دوستت دارم، ولی بهت توجه نکرد، بدون که دوستت نداره. ولی اگر کسی حواسش بهت بود، از غصهت غمگین شد، تو جمعها نتونست بهت بیتوجه باشه و همیشه پیگیرت بود، حتما دوستت داره.»
خلاصه که اینجوریاس، خودتونو گول نزنید!
. .
ولی به نظرم بزرگترین شوکِ زندگی همونجا به آدمیزاد وارد میشه که از خودش میپرسه:«چرا واسه کسی دارم دستوپا میزنم که نه واسش ارزش دارم نه منفعت خاصی واسم داره؟! چرا نمیفهمی هیچجای زندگیش نیستی بشر؟! بس کن!»
از خودت یه شخصیتی بساز که
اگه یه نفر گفت :
شما رو " نمی خواد "
فقط دلتون واسش بسوزه
کاش میشد ایران رو بغل کرد یا چه میدونم، گذاشت توی چمدون و برد یه جای دیگه. واسش چای نبات درست کنیم، روی سرش دست بکشیم و بگیم همهچیز درست میشه!
. .
من این رو خیلی خوب میدونم که آدمها وقتی بزرگ میشن، اگه کسی رو دوست داشته باشن، اون دوست داشتن خیلی ارزشمند میشه...
منظور من از بزرگ شدن بالا رفتن سن نیست، این فهمیدنه که آدمها رو بزرگ میکنه، کسی که تنها میمونه و فکر میکنه بزرگ میشه، کسی که سفر میکنه و از هر جایی چیزی یاد میگیره بزرگ میشه، کسی که با آدمهای مختلف حرف میزنه و سعی میکنه اون ها رو درک کنه بزرگ میشه.
واسه همین اعتقاد دارم که کسانی که زیاد کتاب میخونن می تونن آدمهای بزرگی بشن، چون اونها تنها میمونن و فکر میکنن، با داستانها به سفر میرن، چیزهای مختلف یاد میگیرن و سعی میکنن بقیه رو درک کنن!
به نظر من زنها و مردهایی که کتاب میخونن و روح بزرگی دارن، دوست داشتن و دل بستن واسشون خیلی با ارزشه...
.روزبه معین
من همونیم که از بس همیشه هس هیچکی حواسش بهش نیس.
عاشق کبوتر بود. میگفت پرندهای وفادارتر از کبوتر نیست. رهایش که میکنی هرجا برود، خیالت راحت است که برمیگردد. فقط دو روز حواسش پرت شد، فقط دو روز فراموششان کرد. همهشان رفتند، همهشان گم شدند. او دانه میریخت، اما دیگر دیر بود! هیچ کدامشان برنگشتند. مشکل اینجاست. ما یادمان رفته هیچ تعهدی یک طرفه نیست. وفادارترین کبوتر هم برای ماندنش دانه میخواهد، توجه میخواهد، عشق میخواهد. هیچ کبوتری ناچار به ماندن نیست. هیچ کبوتری …
remember who checked in on you when you where struggling.
به یاد داشته باش که چه کسی حواسش بهت بود، درست وقتی که در حال مبارزه بودی.
.࿐