اون آدم خوبیه اما معشوق خوبی نیست، میبینم چقدر به دیگران اهمیت میده، مخصوصا به دوست‌هاش و خانواده‌اش، اما یادش میره از پارتنر خودش مراقبت کنه، میتونم اون رو یه جنتلمن ببینم، ولی در تبدیل شدن به مرد من شکست خورده.

𝙉𝙤, 𝙞𝙩 𝙬𝙖𝙨 𝙚𝙭𝙥𝙚𝙣𝙨𝙞𝙫𝙚, 𝙣𝙤, 𝙞𝙩 𝙬𝙖𝙨 𝙠𝙞𝙣𝙙 , 𝙞𝙩 𝙬𝙖𝙨 𝙝𝙤𝙢𝙚𝙡𝙚𝙨𝙨, 𝙞𝙩 𝙬𝙖𝙨 𝙖𝙡𝙡 𝙬𝙞𝙩𝙝 𝙤𝙩𝙝𝙚𝙧𝙨 .

نه بار گران بود نه مهربان بــود ، بی‌صاحــب بود همش با دیگران بود .

هر انسانی هم جذب اصالت و نجابت نمیشود، انسان باید خودش هم نجیب و اصیل باشد تا چنین صفت‌هایی را در دیگران جست و‌ جو کند.

‏وقتی بیش از حد فداکار باشی، افراد خودخواه بیشتری رو به زندگیت جذب میکنی و وقتی بیش از حد مسئولیت‌پذیر باشی، دیگران رو به پذیرش مسئولیت کمتر ترغیب میکنی.

با دیگران مثل تراپیستا رفتار می‌کنم، به خودم که می‌رسم می‌بینم روح و ذوقم کشته شده.

"Being a good person doesn’t depend on your religion, your race or your skin color or your culture. It depends on how good is your heart and how good you treat others.

"انسان خوب بودن به مذهب، نژاد، رنگ پوست یا فرهنگ شما بستگی نداره،
بلکه بستگی به این داره که قلبت چقدر خوب باشه و چقدر با دیگران خوب رفتار کنی.

به نظرم اینکه بعضی از دیگران فقط وقتی با ما کاری دارن، بهمون پیام میدن، واقعا مشکلی نداره. ما نمی‌تونیم به همه نزدیک باشیم و دائما از همه خبر بگیریم. ظرفیت روانی و احساسی ما محدوده. اما ناگهان در موقعیتی گرفتار میشیم و یادمون میاد کسی ممکنه بتونه بهمون کمک کنه. خب باید درخواست کنیم. و در مقام کسی که ازش کمک خواسته شده، اگر بتونیم، چرا کمک نکنیم؟ فقط چون اون دیگری هر هفته به یاد ما نبوده؟

باشد که زندگی
با تو همان کند
که تو با دیگران کردی...

رفتار دیگران با تو، بازتابی از «مشکلاتِ درونی» اون‌هاست نه شخصیت تو. وقتی که به این درک برسی، دیگه دنبال اثبات خودت نیستی، آگاه میشی و آروم، و از آدم‌ها نه با خشم بلکه با یه «فهمیدمِ» واقعی فاصله می‌گیری.


. .

گاهی با خودم میگم کاش آدم بی‌تفاوتی بودم، مثل کسی که رفتار دیگران برایش اهمیت ندارد اما متاسفانه آدم حساسی‌ام، زود میرنجم و بیشتر از هر چیزی که باید درگیر فکر و خیال میشم.