غریبه شدن با آدم‌های مورد علاقه، از اتفاق‌های غم‌ انگیز این دنیاست.

هر چی بزرگ‌تر می‌شی می‌فهمی یک سری اتفاق‌ها یا آدم‌ها رو نمی‌تونی برای مدت طولانی نگه داری. ولی انقدر می‌ارزن که ریسک داشتن‌شون رو تو همون تایم کم هم می‌پذیری.

آدمی‌زاد اتفاق‌هایی که با گریه پشت سر گذاشته رو بعدا با خنده تعریف می‌کنه.

برو براش بنویس:

تو قشنگترین اتفاقِ ۱۴۰۳ بودی
بودنتو شُکر .

دیگه هیچی نمیتونه من رو ناراحت کنه، چون تقریبا همه اتفاق‌ها افتاده.

داستان آرامش داشتن توی زندگی، اینه که سوزنت گیر نکنه روی آدم‌ها، روی حرف‌ها، روی اتفاق‌ها و دنبال تحلیل هرچیزی نباشی و عبور کنی.

خیلی اتفاق‌ها میفته که خیلی‌ها رو بشناسی.

«‌‌پروکسی همراه اول| پروکسی همراه اول»
«‌‌پروکسی | پروکسی | پروکسی | پروکسی»
«‌پروکسی | پروکسی | پروکسی | پروکسی»

برای کسی که قلبتون رو خورد کرده هیچ انتقامی بهتر از این نیست که رهاش کنید و در رو برای اتفاق‌های تازه‌ای که قراره تو زندگیتون در زمان درستش قدم بزارن باز کنید .

یه بار میبخشه، دو بار فراموش میکنه، سه‌ بار نادیده میگیره و میگه دوستش دارم ولش کن، بعدش دیگه دلش پر میشه، حرفای تلخت و همه اون اتفاق‌های بد، مرور میشه تو‌ ذهنش، میخواد بمونه پیشت ولی دیگه نمیتونه.


«‌‌پروکسی | پروکسی | پروکسی »
«‌‌پروکسی | پروکسی | پروکسی »

اُمیدوارم خدا یه جور خاص برات بچینه که تهِ همه‌ی اتفاق‌هایِ زندگیت به خوشی ختم بشه 🤍.