من بر خلاف ظاهرم که با خیلیا حرف
میزنم و شوخ طبع و مهربونم ۹۹ درصد
آدمای اطرافم برام اصلا مهم نیستن ولی
اون یه درصدی که دوسشون دارمو
تیکههای قلبمن و با هیچی عوضشون
نمیکنم.
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی اطرافم
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
واقعا دیگه مغزمم کشش دروغ گفتن های ادمای اطرافمو نداره…!
کاش بفهمن حالم و استپ کنن!
بفهمن منم ادمم و خسته میشم از همه چی.
کاش بفهمن که دیگه جونی تو تنم نمونده براشون با خودشون بجنگم :)
من همه رو می بینم ولی فقط به تو نگاه می کنم. من صدای همه رو می شنوم ولی فقط به صدای تو گوش می کنم. من همه ی آدمارو به نحوی می فهمم ولی فقط تورو بلدم. من وجود آدمای اطرافمو متوجه می شم ولی فقط وجود تورو حس می کنم. من همه رو ملاقات می کنم ولی فقط با تو پرواز می کنم. من همه رو جزئی از زندگیم می دونم ولی تورو خود زندگیم. من راجب همه حرف می زنم ولی راجب تو صبح تا شب فکر می کنم. من افرادی که بهم نزدیکن و دوست دارم ولی فقط حاضرم برای تو بمیرم:)
. .
متوجه همه اتفاقای اطرافم میشم و بهشون فکر میکنم
و این روزی مرا خواهد کشت
ما همیشه اختیار اتفاقات اطرافمان را نداریم
اما همیشه اختیار دو چیز را داریم :
اول : نحوهی تفسیر چیزی که برایمان اتفاق می افتد
دوم : نحوهی واکنشمان به آن اتفاق ...!
. #مارک_منسن
. #عشق_کافی_نیست
دیوارهای اطرافم رو خودم ساختم ولی به اندازهای قوی نیستم که بتونم نابودشون کنم.
Sometimes we like to be alone because we know there is no one around we can trust more than ourselves.
گاهی اوقات دوست داریم تنها باشیم چون در اطرافمون کسی نیست که بتونیم بیشتر از خودمون بهش اعتماد کنیم.
.࿐
بعضی وقتا با آدمایی حرف میزنیم که
یک بار هم از نزدیک ندیدیمشون ولی اونقدر از کسایی که دور و اطرافمون هستن بهمون نزدیک ترن
که دلمون میگیره از دوریشون
انگار اونا بیشتر حواسشون بهمون هست
انگار واقعاً باهاشون زندگی کردیم...
درسته دورن ولی فقط کافیه
چشمامونو ببندیم تا حسشون کنیم.
کاش هیچ وقت دور نبودن...
. .
When we strive to become better than we are, everything around us becomes better too.
وقتی برای بهتر شدن از آنچه هستیم تلاش می کنیم، همه چیز در اطرافمون نیز بهتر میشه.
.࿐
✿ کپشن خاص ✿
این را دیگر همه ی مردمانِ حاضر در اقلیمِ اطرافم میدانند که هر چند صباح یکبار ، بقچه ام را می اندازم گَلَم و با بغلی از کاغذ باطله راه می افتم میروم پشتِ هیچستان ! همانجا که سهراب بود …
تا شاید بتوانم دور از معاشرت و همهمه ی آدمها ، کمی از خودم را پیدا کنم ! چرا که من میدانم ، هرکجا ازدحام باشد ، صدایِ نور ، عطر آب ، سایه ی گنجشکها و رقص شمعدانی و دستِ خدا … گم میشوند !
در سکوت و غیبت از میانِ مردم است که تو میتوانی بیشتر آسمان را تماشا کنی و صفحات میان کتابت را ببوسی و یک تسبیح برداری و ذکر بگیری که “ چرا هستم !؟ “ و “ آخرین کار پیش از مرگم چه باید باشد ؟ “
و این بار دست از پا دراز تر برگشته ام !
شاید خیال کنید با طوماری حدیث و پند و نصیحت میخواهم آن ته مانده حوصله تان را بجَوَم و از آنچه فهمیده ام بگویم ! نه !
من دریافتم … به خوبی دریافتم …
نه آنقدر بزرگ هیبتم که جهان بی من بخشکد و مردم در نبودم تلف شوند یا در خاطرشان بمانم !
نه آنقدر ناچیزم که نشود لکه ای ، جوهری نور از حضورم بیوفتد روی زمین و جوانه شود ..
دریافتم آدمی همواره چیزی میانِ خوف و رجا بوده ! چیزی بینِ هیچ چیز و همه چیز بودن ! …
دریافتم که باید ما بقیِ ایامِ پیش رویم را به شنیدن بگذرانم … و بپذیرم من از دانستنی ها ، اندکی میدانم !
آن هم این است که :
“ هیچ چیز نمیدانم “
#میم_سادات_هاشمی