‏تو اولین و آخرین کسی بودی که
حاضر بودم بخاطرش انقدر کور و احمق باشم‌ .

هیچ کس را انقدر دوست نداشته باشید که
وسط بی گناهی،
مجبور باشید از او عذرخواهی کنید...

برمی‌گرده عزیزم
درست همونجایی که
تو انقدر درگیر خودتی
که اونو یادت رفته ..

انقدر چشم‌های خوشگلی دارم با خودم میگم اون میتونه همه چی رو فراموش کنه در موردم ولی چشم‌هام رو چی؟

بعضیا انقد برام عزیز بودن که وقتی از چشمم افتادن خودم بیشتر غصه خوردم.

مهم نیست چقدر شرایط سخت بشه
مهم نیست چند نفر پشتتو خالی کنن
مهم نیست هرچقدر آدما ازت دور بشن
مهم نیست چند نفر قلبتو بشکنن
مهم نیست چند تا مشکل داشته باشی
مهم نیست چند دقیقه گریه کنی
من تو همه ی اون لحظه ها پیشتم
من بجای همه ی آدما هواتو دارم
من بجای تمام اطرافیانت کنارت میمونم
من بجای کل دنیا بهت عشق می‌ورزم
من تو هر مشکلی حمایتت میکنم
من انقدر کنارت میشینم تا بلاخره بخندی
من مواظبتم

انقدر مهربون باش که وقتی مردم باهات
آشنا میشن، باور کنن که خدا تورو ساخته
نه جامعه.

تو نقطه اَمنِ منی، یه تیکه از قلبمی، جفتِ روحیمی، ذوقِ زندگیمی، امید ادامه دادنی، نورِ چشممی، ضربانِ قلبمی؛ انقدر بهم نزدیکی که انگار، تو خوده منی. تو همه‌یِ چیز‌هایی هستی که بهم زندگی می‌بخشه.

انقدری که از یهویی مهربون شدنام پشیمون میشم از هیچ چیز دیگه پشیمون نمیشم.

انقد حواسمون پرت بقیه ست
انگار یادمون رفته خدا اصل قضیه ست ..

♡