ما قوی میشویم از همانجا که ضعیف شدهایم و رشد میکنیم از همانجایی که زخم خوردهایم .
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی خورده
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
رفاقت لانگ دیستنس اینجوریه که تو تاحالا بغلش نکردی،
باهم بستنی نخوردید،
قدم نزدید و حتی از نزدیکم همو ندیدید
ولی با تمام وجودتون روحشو بغل کردید،
با تمام احساساتتون وقتی زمین خورده دستشو گرفتید،
تو تمام لحظاتتون کنارتون تصورش کردید...
خلاصش کنم تو ذره ذره روحتون ریشه زده.
یک چیزایی قابل جبران نیست ...
مثل حرمت هایی که شکسته شد ...!
دل هایی که شکست ..
شخصیت هایی که خورد شد ...!
و اعتمادی که دیگه نموند ...
حق هایی که خورده شد
اشک هایی که ریخته شد ...!
اینا قابل بخشش نیست ..
قابل جبران هم نیست ...!
نمیشود که فقط بجنگی و تلاش کنی و وسط بمباران مشکلات دوام بیاوری و با یک حفرهی خالی در قلبت راه بروی و زندگی کنی! نمیشود که از درون احساس فقدان داشتهباشی و از بیرون آرام و خونسرد به نظر برسی. نمیشود که در قبال عمیقترین زخمها و نیازهای وجودیات پاسخی دریافت نکردهباشی و بهبود نیافتهباشی و فراموش کردهباشی و به حواشی دلخوش شدهباشی.
تا کجا میتوان سرسپرده و تسلیم شرایط بود و طغیان نکرد و فریاد نزد؟
بالآخره یکجایی کم میآوری و صبرت تمام میشود و سد دفاعی اندوهت میشکند و تمام بغضهای فرو خوردهات را درست در جایی که هیچکس فکرش را نمیکند میشکنی و به وسعت اقیانوس بیاختیار هقهق میکنی و اشک میریزی و فریاد میزنی ...
ما چه میدانیم در دل آدمها چه میگذرد؟!
#نرگس_صرافیان_طوفان
نمک میخورن نمکدونم میشکنن خورده شیشه هاشم میان میکنن تو قلبت که کاملا پشیمونت کنن از ارتباط باهاشون.
تو برام مثل همون کوچه باغِ بارون خورده ای.
به چشم های زندگی نگاه میکنم
او مصمم و من هم مصمم ..
میگویم : هزاران بار زمین خورده ام
برای هزاران بار ِ دیگر هم آماده ام .
♡
کودکی که کتک خورده، کتک میزنه!
کودکی که ترسونده شده، میترسونه!
کودکی که تحقیر شده، تحقیر میکنه!
کودکی که روح و شخصیتش نابود شده، نابود میکنه!
کودکی که عشق نبینه،عاشق نمیشه!
آدما آینه هستن ...
آنجا که زنی با موهای آشفته و لبخند غمگین
بر سنگفرشهای بارانخوردهی شهر، راه میرود و در ذهنش شعری بیقافیه را زمزمه میکند.
و آنجا که مردی، پشت پنجرهی مهگرفته اتاقش، دستی لرزان بر چهرهاش میکشد،
آرام در سکوت به سیگارش پک میزند و
دخان سیگارش را در آغوش نیستی رها میکند.
جاییست که شاید هردو فکر میکنند
نجاتشان در گریز است
اما این فکر تنها توهمی بیش نیست.
رفتن، تنها شکل دیگری از ماندن در تنهاییست.
هیچ چیز و هیچکس نمیتواند
تنهایی بیانتهایشان را پر کند.
#رامین_وهاب_راوی
من نمیخوام ساعت ۲ صبح بهم فکر کنی ساعت ۲ بعد از ظهر بهم فکر کن ، خسته ، سرکار ، ناهار نخورده ..