کپشن های مربوط به دردهایم

پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی دردهایم

عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)

‏ما بیش از اندازه قوی بودیم، به کسی تکیه نمی‌دادیم با کسی از دردهایمان نمی‌گفتیم و از کسی کمک نمی‌خواستیم، ما به قیمت همین قوی بودن، از پا درآمدیم!
قوی بودن را برای ما بد تعریف کرده بودند..

#نرگس_صرافیان_طوفان‌

اون جا که صادق هدایت میگه :
دیشب که نمی دانستم برای کدام یک از دردهایم گریه کنم،کلی خندیدم

‏ما بیش از اندازه قوی بودیم، به کسی تکیه نمی دادیم با کسی از دردهایمان نمی گفتیم و از کسی کمک نمی خواستیم ، ما به قیمت همین قوی بودن، از پا در آمدیم! قوی بودن را برای ما بد تعریف کرده بودند..

ما بیش از اندازه قوی بودیم؛
مدام می شکستیم، شکسته هایمان را بند می زدیم و ادامه می دادیم،
اشک می ریختیم، اشک هایمان را خودمان با دستهای خودمان پاک می کردیم و دوباره با تمام جسارت، روی پاهای خودمان می ایستادیم.
ما بیش از اندازه قوی بودیم، به کسی تکیه نمی دادیم، با کسی از دردهایمان نمی گفتیم و از کسی کمک نمی خواستیم.
ما به قیمت همین قوی بودن، از پا در آمدیم!
قوی بودن را برای ما بد تعریف کرده بودند...


او که دردهایم را در آغوش گرفته بود
‏بعدها آغوشی پر از درد
‏در من جا گذاشت.

جا نخواهم زد!
دردهایم را در آغوش خواهم کشید و مصمم تر از همیشه، ادامه خواهم داد.
این خاصیتِ من است؛
که مشکلاتم را شبیه به انگیزه می‌بینم،
شبیه به داغِ سوزانی، که وادارم می‌کند سریع تر از همیشه گام بردارم.
من به لطفِ دردهایم، هر روز قوی‌تر می‌شوم،
نه جا می‌زنم،
نه کم می‌آورم،
می‌ایستم و ادامه می‌دهم
دوام می‌آورم و موفق می‌شوم .

. .

🤍.
ما بیش از اندازه قوی بودیم ؛
مدام می شکستیم ، شکسته هایمان را بند می زدیم و ادامه می دادیم ،
اشک می ریختیم ، اشک هایمان را خودمان با دستهای خودمان پاک می کردیم و دوباره با تمام جسارت ، روی پاهای خودمان می ایستادیم .
ما بیش از اندازه قوی بودیم ، به کسی تکیه نمی دادیم ، با کسی از دردهایمان نمی گفتیم و از کسی کمک نمی خواستیم .
ما به قیمت همین قوی بودن ، از پا در آمدیم !
قوی بودن را برای ما بد تعریف کرده بودند ...

#نرگس_صرافیان_طوفان‌

میخواهے قضاوتم ڪنے؟
ڪفش‌هایم را بپوش
راهم را قدم بزن
دردهایم را بڪش
روزهایم را بگذران
بعد قضاوت ڪن...



.️
شبیه زنی غمگین که معشوقه اش
کسی دیگر را انتخاب کرده
یک گوشه به سوگ دردهایم نشسته ام
و صدایم از حیرت زیاد در نمی آید!
دارم به هم میدوزم تکه های جدا شده ام را.
.
#علی_کشاورز

کاش به رسم کودکی
دردهایم
تنها یک لحظه چشم بگذارند
و من
پشت بزرگترین امنیتی که دارم
پنهان ‌شوم
حتم دارم
دوست داشتنت آن‌قدر بزرگ است
که دست هیچ دردی به من نمی‌رسد


. .