در ما نه چشم‌داشتی بود
نه ترسی ، نه امیدی ،
فقط آرزوی دوردستی بود


- ابراهیم گلستان

ابراهیم گلس تان :

در ما نه چشمداشتی بود,
نه ترسی، نه امیدی،
فقط آرزوی دوردستی بود.

دست در دست هم تا دوردست‌ها قدم زدیم..
دست‌ها چیزهای خیلی خوبی‌اند، به‌خصوص بعد از این که از عشق‌بازی برگشته باشند...

. .

شب است
رؤیای دوردستِ تو نزدیک می‌شود ..

. فروغ فرخزاد

«و من خودم را با خستگی تمام از میان این فصل عبور می‌دهم، به این امید نور کم‌سویی که در دوردست‌ها می‌درخشد.»


.࿐

امیدوارم هر روز برایت رویایی باشد در دست
نه دوردست
عشقی باشد در دل
نه در سر
و علتی باشد برای زندگی
نه روز مره گی
اردیبهشتی جان تولدت مبارک .




. . .

It's night your distant dream is approaching!

شب است ،
رویای دوردست تو نزدیک می‌شود!

. ⃟.

هر روز برایت رویایی باشد در دست
نه دوردست
عشقی باشد در دل
نه در سر
و دلیلی باشد برای زندگی
نه روز مره گی
تولدت مبارک.


‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌. .

امیدوارم هر روز برایت رویایی باشد در دست
نه دوردست
عشقی باشد در دل
نه در سر
و علتی باشد برای زندگی
نه روز مره گی
اردیبهشتی جان تولدت مبارک .




. . .

تو از من جدا نشدی، من عضوی از وجود تو بودم که قطعش کردی، تکه‌تکه‏‌اش کردی، تقسیمش کردی و تکه‌ی بزرگتر را برداشتی و با خود بردی. هر کجا که می‏خواهی برو؛ به هر کجا که می‏خواهی فرار کن؛ هر قدر می‏خواهی به دوردست‌ها برو؛ نمی‏‌توانی من را از تکه‏‌ای که با خود برده‏‌ای جدا کنی.



. .