یک سری اشک های نریخته و مشت های نزده دارم که انباشته شدن تو وجودم و مطمئنم سرطان میشن یه روز.
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی ریخت
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
«ویران شدن، تنها برای خانه اتفاق نمی افتد؛
من فرو ریختنِ یک نفر را
آن هم با یک جمله، به چشم دیده ام..»
سردرد، معده درد و مشکلهای دیگهام بخاطر حرفهاییه که ریختم تو خودم، حرفهایی که باید فحش میشدن تو روی یه سری آدم که سرم درد نگیره، تهوعی که باید خالی میشد تو روی یه تعداد که معده درد نشه، قلبی که یه تعداد شکستنش و تهش گفتن تو چقدر کم ظرفیتی.
یک چیزایی قابل جبران نیست ...
مثل حرمت هایی که شکسته شد ...!
دل هایی که شکست ..
شخصیت هایی که خورد شد ...!
و اعتمادی که دیگه نموند ...
حق هایی که خورده شد
اشک هایی که ریخته شد ...!
اینا قابل بخشش نیست ..
قابل جبران هم نیست ...!
𝐼 𝑎𝑝𝑜𝑙𝑜𝑔𝑖𝑧𝑒 𝑡𝑜 𝑚𝑦𝑠𝑒𝑙𝑓 𝑓𝑜𝑟 𝑡ℎ𝑟𝑜𝑤𝑖𝑛𝑔 𝑠𝑜𝑚𝑒 𝑝𝑒𝑜𝑝𝑙𝑒 𝑎𝑤𝑎𝑦 𝑡𝑜𝑜 𝑙𝑎𝑡𝑒
از خودم معذرت میخوام که بعضی ادمارو دیر دور ریختم
• |.
از یه سنی به بعد شما دیگه وقت نداری بشینی گریه کنی، مجبوری همراه با اشک ریختن رانندگی کنی، ظرف بشوری، سرکار بری یا به بقیه کارهای عقب موندت برسی.
انقدر تو دلم ریختم و به کسی نگفتم که بیا، گریهم گرفت.
من از جملهی «فدای سرت» خیلی
خوشم میاد، بهم حس امنیت میده.
اینجوریه که فدای سرت داری گند
میزنی به همه چیز، فدای سرت غذا
سوخت، فدای سرت چای ریخت،
فدای سرت نمرهت کم شد، فدای
سرت نتونستی، فدای سرت نشد،
نرسید، نرفتی، نیومد...
فدای سرت!
فدای سرمون.....
من همان پازلِ دشوار بهم ریخته ام
که کمی حوصله میخواست کنارمماندن....
آره ترک برداشتم، اما همون شکافها بودن که من رو ساختن، نه شکست خوردم، نه فرو ریختم، بلکه قویتر و زیباتر از همیشه از دل دردها بلند شدم.