ناگهان به خودش آمد و دید که مدتیست نشسته کنجی و دارد به همه چیز فکر میکند. شبیه به آدمِ در حال غرق شدنی خودش را از آب بیرون کشید، نفسش را داد بیرون و گفت: بیخیال! بلند شد و برای خودش چای ریخت و دوباره به کارش مشغول شد.
مدتی بود که تا مرز خستگیِ مفرط کار میکرد و اعتقاد داشت که آدم نباید یک ثانیه هم بیکار شود، وگرنه مینشیند عمیقا فکر میکند و عمیقا غصه میخورد و عمیقا پیر میشود...
#نرگس_صرافیان_طوفان
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی ریخت
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
برگشتن به رابطه از هم پاشیده به امید درست شدنش میدونی مثل چی میمونه؟! مثل اینکه سعی کنی اشکایی که ریختی و دوباره به چشمت برگردونی.
گریه نمیکنی، گریه نمیکنی، گریه نمیکنی، بعد یدفه برای ریختن یه چایی روی لباست گریه میکنی.
آرزو میکنم تک تک اشکایی که پارسال ریختین، امسال به لبخند تبدیل شه
امیدوارم اون اشک هایی که توی ۱۴۰۲ ریختی باعث سبز شدن و شکوفا شدن آرزوهات در ۱۴۰۳ بشه.
من از جملهی « فدای سرت » خیلی خوشم میاد، بهم حس امنیت میده.
اینجوریه که فدای سرت داری گند میزنی به همه چیز، فدای سرت غذا سوخت، فدای سرت چای ریخت، فدای سرت نمرهت کم شد، فدای سرت نتونستی، فدای سرت نشد، نرسید، نرفتی، نیومد؛ فدای سرت.
. .
بهترین توصیف حال احوال این روزامون جناب شمس لنگرودی کرده که میگه:
صبور مثل درختی که در آتش میسوزد و توان گریختن ندارد...
به رویا پناه بردهها، از واقعیت گریختهاند.
حمید سلیمی
. .
ماه من
در گریختن رستگاری نیست
بمان و چیزی از خودت بساز که نشکند
.࿐
چقدر این چند سال برای آدمهایی که نمیشناختیم، اشک ریختیم.