قهوه‌ات را بنوش با آغوش باز سکوت را بپذیر آدم هارا جدی نگیر در احساسات مبالغه نکن و بر خلاف میلت برای خشنودی کسی نکوش .️🤍

♡

دوست صمیمیت رو اینجوری تو گوشیت سیو کن:

𝑩𝒆𝒕𝒕𝒆𝒓 𝒉𝒂𝒍𝒇 نیمه بهترم
𝑷𝒂𝒓𝒕𝒏𝒆𝒓 𝒊𝒏 𝒄𝒓𝒊𝒎𝒆 شریک جرم
𝑷𝒍𝒖𝒈 پریز برق
𝑪𝒓𝒆𝒂𝒎 𝒕𝒐 𝒎𝒚 𝒄𝒐𝒇𝒇𝒆𝒆 کف قهوه‌ی من
𝑴𝒚 𝒅𝒊𝒂𝒓𝒚 دفتر خاطرات من
𝑯𝒆𝒂𝒅𝒂𝒄𝒉𝒆 سردرد
𝑨𝒎𝒊𝒈𝒐 رفیق
𝑵𝒆𝒎𝒐 نِمو

‌
فی حیاةٍ موازیة
کنتُ أنا کوب القهوة
و أنت الموسیقی.

«در زندگی موازی،
من یک فنجان قهوه بودم
و تو موسیقی.»

شادی شبیه جوانه سبزیست که در بهار شاخه‌های خشک و قهوه‌ای درخت را رنگین می‌کند
همین قدر کوچک ، همین قدر زیبا .

- نازیلا زارع

♡

قهوه‌اش رو تموم کرد و گفت:

یه روزی خاک قدر بارونو میدونه
ولی اون روز دیگه بارون نمیباره..
قشنگ بود .️

درباره‌اش غصه میخورم، گریه میکنم، پیاده‌روی میرم، دوش میگیرم، کتاب میخونم، قهوه میخورم، برای خودم مینویسم اما دیگه درباره‌اش با آدم‌ها حرف نمیزنم .

یه زن قوی هیچوقت تسلیم نمیشه :
ممکنه به یه قهوه نیاز داشته باشیم
ممکنه به یه گریه ی خوب نیاز داشته باشیم
ممکنه نیاز داشته باشیم یه روز کامل توی تخت باشیم ولی ما همیشه قوی تر برمیگردیم .🤍

♡

دلم می‌خواد اینجا باشم
بارون بیاد
بوی خاک بپیچه توی خونه
کنار تخت شومینه روشن باشه
قهوه‌جوش صداش بیاد که بفهمی آماده‌ست قهوه‌تو بریزی و پتو پیچ کنارِ پنجره‌ی باز و هوای ابری سیگارو روشن کنی و نگران هیچی نباشی ..
دیگه مگه چی لازمه برا آرامش؟

♡

یه خونه ، یه سقف ، یه دودکش ، یه شومینه ، یه گرما ، یه قهوه ، یه بویِ چوب سوخته ، یه من ، یه تو ، یه عشق .️.

♡

هستی یه قهوه بزنیم؟
ترجمه : من در مرز فروپاشی کاملم
اگه همو نبینیم نمی‌دونم چه بلایی سرم بیاد .️.