در نبودت عجیب بیقرار و نا آرام شده ام، گویی بند بند وجودم در آرزوی آغوشت مانده..
• |.
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی مانده
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
آخرین امیدی که به تو داشتم را هم
نابود کردی، حالا دیگر هیچچیز بین ما
باقی نمانده که به آن دلخوش کنم.
تو آخرین سرزمینی
باقیمانده در جغرافیای آزادی
تو آخرین وطنی هستی که از ترس و گرسنگی ایمنم میکند 🤍
- نزار قبانی
♡
چنان به هم شبیه
به هم نزدیک
و به هم متصلیم
که باور دارم مرا از باقیماندهی گِلِ تو آفریدهاند .️
- لاادری
♡
دیگه نه آدم سمی ای مونده حذف کنم
نه موضوعی باقی مونده ک رها کنم.
به قول عباس کیارستمی : من مانده ام و من؛
من از من رنجیده و هیچکس نیست پا در میانی کند!
آرزو کنیم حالِ همه خوب باشد
خیابان ، پر باشد از عابرانِ سر خوشی که نه غصه ای برایِ خوردن دارند ، نه مشکلی برایِ حل نشدن ، نه دلیلی برای گوشه گیری و تنها بودن !
عابرانی که سرخوش و آسوده از کنارِ هم عبور می کنند مردانی که ناچار نیستند تا دیر وقت کار کنند ،
زنانی که در سکوتشان اشک نمیریزند ،
و کودکانی که از ته دلشان میخندند ...
آرزو کنیم حالِ همه خوب باشد
به خوبیِ عطرِ یاس کوچه باغ های قدیمی
به خوبیِ دو روز مانده به عید زمانِ کودکی
و به خوبیِ همان روزی که آرامش و عشق ؛
به خیابان های این شهر ، برگردد ...
نرگس صرافیان طوفان
به من رجوع کن
من ناتمام ماندهام از تو .️
- فروغ فرخزاد
♡
ناظم حکمت حرف دلمو زده، اونجا که مینویسه:
من، خیلی به ناحق، از تو دور ماندهام.
. .
مارگریت دوراس چقدر خوب حال روحی فعلیم رو توصیف میکنه میگه:
موجودیتم جا به جا شده است ، آنچه از من مانده زنی است که هنگام بیدار شدن میترسد ..
♡
خدایا
با همین دستان ریز و لرزانم،
یکییکی آرزوهایی را که با نخ خیال بافته بودم،
به خاک سپردم
قلبم، دیگر گورستانِ رؤیاست...
جایی نمانده برای دفن حسرتهای تازه....
ای مهربان بیمرز!
تو جز من بندههای زیادی داری، اما من جز تو پناهی ندارم......
در میان بیکران بندگانات
من همانند قطرهای در اقیانوسم
اما برای من،
تو خود اقیانوسی......
خدایا!
از این پس،
قفل بزن بر درِ وا ماندهی دلم، تا هیچ رؤیای دیگری جرأت فرود آمدن در این ویرانه را نداشته باشد.
نه دلم تاب تولد آرزوی نو دارد،
نه اشکهایم، طاقت بدرقهی دیگری