You didn't send the first message for a while until you realized how many dead plants you were watering until now.

‏یه مدت تو اولین مسیج رو نفرست تا متوجه بشی به چند تا گیاه مرده تا الان داشتی آب می‌دادی.

نوشته بود:
طوری رفتار کنید که انگار نمی‌توانید نان بخرید، تا وقتی که متوجه شوند صاحب نانوایی هستید.
فروتن باشید!


. .

قسمت زیباش اونجاییه که متوجه میشی مدت خیلی طولانیه که پروفایلش رو چک نکردی.

بعضی وقتا نیاز دارم ته حرفام، جای اینکه بگم میدونی دارم چی میگم؟ بگم میدونی دارم چی نمیگم؟ و طرف مقابلم بگه آره دقیقا متوجهم چیو داری نمیگی و بعد در یک سکوت لطیف غرق شیم.

سال 2015
زنی تنها با گربه هاش زندگی میکنه که همسایه ها متوجه ناپدید شدنش از خونه میشن

پلیس دنبالش گشت ولی فایده ای نداشت .

سه سال بعد از ناپدید شدنش دولت خونه رو برای فروش میذاره، و وقتی مشتری خونه رو چک میکنه، با صحنه های وحشتناک رو به رو میشه .

.️ادامه داستان جنایی.

خوشحالم میکنه و روز هام رو از یکنواختی خارج میکنه و باعث میشه احساس کنم زندگی اونقدر ها هم مزخرف نیست؟ بله. قراره بذارم اینارو خودش هم متوجه بشه؟ خیر.

خودش متوجه نبود!
ضربه ای زد و رفت...
و من همه چیزم را یک به یک باختم!
درست مثلِ دومینو...
آهسته
پیوسته

علی قاضی نظام

گاهی تو متوجه نمیشی که داری شادی ها و برکت های خودتو با وابسته موندن به گذشته و تفکرات منفی درباره اون بلاک می‌کنی، پس بزار برن

.࿐

من متوجه زخم‌هایِ تو هستم،
و تو را با همین زخم‌ها و همینطور که هستی دوست دارم.

متوجه شدم که هیچ تشبیهی بهتر از «هوای بهار» برای طریقه‌ی وجود داشتنم نیست.