کنار هم که بودیم حرفهامون تمومی نداشت؛ از شعر و کتاب شروع میکردیم، میرسیدیم به فلسفه و عرفان، از موسیقی و هنر آسمون ریسمون میبافتیم، میرسیدیم به تحلیل تاریخ، گاهی بیهوا میرفتیم سراغ مرور خاطرات کودکی و آدمهایی که یه جایی توی گذشته جا موندن. حرفهامون مثل رود جاری بود؛ بیتوقف، بیقید، بیدغدغهی زمان. گاهی با یک جملهی ساده، ساعتها گرم صحبت میشدیم، گاهی یک نگاه کافی بود تا فکر هم رو بخونیم. الان اما همهی حرفها سنگینی میکنه روی دلم، تکرارشون میکنم و انگار توی دیوارهای خونه پژواک میشن، بدون شنونده. من هنوز از شعر شروع میکنم، به فلسفه و هنر میرسم، میخوام از خاطرات رد شم اما تو رو اونجا میبینم، جا میمونم از رفتن.
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی مرور
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
درکت می کنم اگر روزهای طلایی زندگیت رو مرور می کنی و فکر میکنی نباید اینطور می گذشت، درکت می کنم اگر غمگینی، درکت می کنم اگر حس میکنی این زندگی لایقت نیست...
فقط می خوام بدونی حواسم بهت هست و تنها نیستی، منم همینم، هممون همینیم عزیزم.
ولی زندگی ادامه داره...
تموم شدن هیچوقت تو یه لحظه اتفاق نمیفته، آدمها به مرور واسه هم تموم میشن، مثل من واسه تو، مثل تو واسه من، مثل ما واسه هم.
رها کنید
پاک کنید
بلاک کنید
فراموش کنید
کشش ندید
تو سرتون هی مرور نکنید
انتقام؟ نه
بیان دوباره و چندباره موضوع؟ نه
طوری که هرگز وجود نداشته
. .
ماها خیلی نسبت به خودمون بیرحمیم، دائما خودمون رو قضاوت میکنیم، اشتباهاتمون رو بارها مرور میکنیم، درحالیکه به بقیه حق اشتباه میدیم، ولی خودمون رو با کوچکترین لغزشها نمیبخشیم.
کاش با خودمون همونقدر مهربون باشیم که با عزیزترین آدم زندگیمون هستیم.
خداروشکر که همدلی چیزیه که میشه یادش گرفت و در خودت پرورش بدی، پس توروخدا همدلی و یاد بگیرین، بدترین ارتباط مربوط با آدماییه که همدلی بلد نیستن، چون حرف میزنی و بی تفاوت رد میشن! و این باعث میشه هم از اون شخص به مرور دلسرد و دورتر بشی و هم اینکه اون شخص هیچوقت نمیتونه یک رابطه گرم و صمیمی بر پایه تبادل عاطفی دوطرفه برقرار کنه.
گاهی فقط با گفتن اره میفهمم چی میگی، کلی حس خوب میتونین در درون طرفتون ایجاد کنین.
لا به لای وسایلم چیزهایی هست که نه به کارم میان، نه دلم میاد دور بندازمشون، توی سرم هم همین وضعیت حاکمه من گذشتهای رو از برم که نه میتونم فراموشش کنم، نه دوست دارم مرورش کنم.
آدمها به مرور عوض نمیشن، مشخص میشن.
«پروکسی | پروکسی | پروکسی | پروکسی»
«پروکسی | پروکسی | پروکسی | پروکسی»
زندگی بهم یاد داد
راجع به هیچ مسئلهای
اظهار نظر قطعی نکنم، چون
همه چیز به مرور زمان عوض میشه،
آدمها، نظراتشون، شخصیتهاشون
و برخوردهاشون.
مهم ترین چیزی که تو زندگیم یاد گرفتم این بود که هیچکس همونطور که شناخته بودم باقی نمیمونه ، این آدما به مرور زمان خود واقعیشون رو نشون میدن اونی که چند وقته میشناسیش خود واقعیش نیست بلکه داره یه چیز بهتری از خودش نشون میده و زمان میبره که واقعیت درونشو ببینی ، شخصیت واقعیشو رو کنه.
«پروکسی | پروکسی | پروکسی »
«پروکسی | پروکسی | پروکسی »