گفتم:
میدونی؟
کاش زندگی عین یه نوار کاست بود.
گفت:
نوار کاست؟ چطور مگه؟
گفتم:
چون اگه هر جاشو دوس داشتی،
میشد با یه خودکار برش گردونی عقب.
گفت:
آخه مشکل اونجاست
اگه این کاستو برگردونیش عقب،
فقط قسمتای قشنگش نمیاد که.
همه چیش برمیگرده عقب.
دوباره باید بشینی ببینی برای لبخندی که الان میزنی،
قبلش چقد گریه کردی.
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی میشد
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
ولی من جای تو بودم دیگه روم نمیشد برگردم پیش خودم...
.࿐
چقدر قشنگ حرف دلمونو زده اونجا که دوست داشتیم یه نفر با همه ی وجود کنارمون باشه، تو لحظههامون باشه، با تموم قلبمون دوسش داشتیم ولی نمیشد که کنارمون بمونه .
pinokyo tahta mahta ama yalan söylerken burun uzuyordu Şimdi ki insanların yüzü bile kızarmıyor!
پینوکیو از تخته و چوب بود ولی وقتی دروغ میگفت دماغش دراز میشد، آدمای این دوره زمونه حتی صورتشون هم سرخ نمیشه!
.࿐
•
کاش میشد زمانو برگردوند به عقب برد به اون دورانی که هنوز خونهها وسطِ حیاطشون حوضِ آبی رنگ داشتن برد به اون وقتایی که همه چیز زندگی ساده تر بود آدماش بی شیله پیلهتر بودن دلخوشیا بیشتر بود..
- ترانه فرهمند
「♡」
کاش میشد بعضیارو تو گوگل سرچ کرد
بعد بری قدیمی ترین ورژنشونو بگیری
اون ورژنی که دوسش داشتی
اون ورژن اولی آدما
نه ورژن جدید و عوض شدهَش
واقعا کاش میشد......
اگر ازدواج نسخه دمو داشت؛
خیلی خوب میشد....
نیاز دارم که
چند روز تستی شوهر داشته باشم؛
ببینم چه حسی داره....
عین ناخونک زدن به بال کبابی داغ از روی منقل ؛ عین نوری که وسط یه چرت پاییزی میوفتاد رو صورتم و گرم میشدم عین لم دادن رو کاناپه وقتی تازه انیمیشن نمو رو خریده بودم عین وقتی که آخرین تیکه پیتزامو صحیح و سالم از یخچال در آوردم ، عین اون روزی که ماشینم دقیقا کنار مکانیکی پنچر شد ، عین اون لحظه که از شدت سرما دستامو بهم میمالیدم و یهو شومینه روشن میشد ، عین وقتی از مدرسه میومدم و میفهمیدم که ناهار ماکارونی داریم که بیدار شدم و دیدم تو بغلم خوابت برده ، عین صبحی عین تموم لحظاتی که بخاطرش عمیقا از ته دل خوشحال شدم ؛ دوست دارم ...
با آدم چیکار میکنید که قید اون همه دوست داشتنو لحظات خوش و خاطرات قدیمی رو میزنه و از تهِ دلش آرزو میکنه و میگه:
کاش هیچوقت وارد زندگیم نمیشدی:))
.
نه وقت برای غصه خوردن درباره
گذشتمو دارم نه
حوصله برای ترس از آیندم،
هرچی شده حتما باید میشده!
هرچی هم قراره بشه،
حتما باید پیش بیاد و تجربش کنم...
ترجیح میدم فقط زندگی کنم
فقط زندگی!
همین...
همین قدر خسته....