عاشق وقتاییم که نور آشپزخونه کمه، مهستی می‌خونه "آهای ای هم‌اتاقی بیار شمع و چراغی، که شاید روی عشقو ببینم اتفاقی."، صدای جلز و ولز روغن میاد و زندگی جریان داره.

‌لاتنطفئ،
لرُبما کنت لٲحدهم سراجاً وٲنت لا تعلم!

«
خاموش مشو، چه‌بسا برای کسی چراغی بودی و خودت نمی‌دانستی! .
‌

خودشیفته ها آدم هایین که همه رو به خودشون جذب میکنن، اما خودشون از درون توی اتاق تاریکی زندگی میکنن که حتی اجازه نمیدن کسی اونجا چراغ رو روشن کنه.

متیو مک‌کانهی تو کتاب چراغ سبزها حرف قشنگی زده :

‏به نصیحت نیازی نداریم گاهی فقط نیاز داریم بشنویم که در تحملِ رنجِ زندگی تنها نیستیم

فروغ خیلی قشنگ میگه :
ما هرچه را که باید از دست داده باشیم ، از دست داده ایم .. ما بی چراغ به راه افتاده‌ایم !

واقعا بدترین حسی که میشه به یه نفر داشت ناامیدیه، نه عصبانی‌ای، نه ناراحتی فقط ناامیدی، وقتی هم که ناامید میشی اون چراغی که تو دلت روشن کرده بودی همراه با یه بخشی از قلبت خاموش میشه.

اکنون بنظر می‌رسد که صبور تر شده‌ام اما چراغی در وجودم خاموش شده است که دوست داشتم تا ابد روشن بماند

- لاادری

♡

خوابم نمی برد شب و بی بوسه تشنه اَند
لب های گُر گرفته و در اِنتظارِ من؛

خاموش کن چراغ اتاق مرا، برو
دیدن ندارد این همه، وضعِ خمار من!

اکنون بنظر می رسد صبور تر شده ام؛ اما چراغی در وجودم خاموش شده است که دوست داشتم تا ابد روشن بماند.

من یه چی می‌گم و چراغ‌ها رو خاموش می‌کنم و میرم.
«خدا برای هرکسی همونقدر وجود داره که اون به خدا ایمان داره..»


. .