به کجا باید پناه برد؟
به شادی که از ما میگریزد؟
به امید که گاهی هست و گاهی نه؟
یا به عشق؟ که دردیست سوزنده در کنج دل.
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی گریز
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
که رشک برد فرشته از پاکی ما
که بگریزد دیو ز بیباکی ما
آنوقت میتوانستیم
به این موضوع و موضوعات دیگر
اینقدر بلندبلند بخندیم
تا همسایههامان از خواب بیدار شوند...
حسین پناهی
اشعارکوتاه.
. .
هوشنگ ابتهاج :
غم اگر به کوه گویم
بگریزد
و
بریزد .
. .
.
دلا بگریز از این خانه که دلگیرست و بیگانه
به گلزاری و ایوانی که فرشش آسمان باشد
#مولانا
. .
گاهی اوقات دلم میخواهد در تاریکی گم بشوم. از خودم میگریزم. از خودم که همیشه مایهی آزار خودم بودهام. از خودم که نمیدانم چه میکنم و چه میخواهم.
• فروغ فرخزاد / نامه به پرویز شاپور
درحالی که هم سن و سال های من هرروز
دارن زرنگ تر خوشگل تر و شیطون تر میشن
من دارم درونگرا تر دپ تر سادته تر و مردم
گریزتر میشم..
پس گریزگاهم کجاست؛
اگر چشمانت سرنوشت من نباشد؟
• غادة السمان
نمیدونم درکم میکنید یا نه ولی،
من اجتماعیترین آدمگریز دنیام. وقتی تو جمعم، یه جوری اجتماعی و بگو-بخندم که انگار دارم لذت دنیا رو میبرم، ولی در درونم دارم لحظهشماری میکنم که برگردم خونه، برم تو غار تنهاییم و ترجیحاً تا مدتها ازش درنیام.
اگر روزی از خاورمیانه پرسیدند بگو
خاکی بود که افغانش به ایران میگریخت
ایرانیاش به ترکیه
تُرکش به سرزمین سبزها و بورها...
که رفتنهای ما هجرت نبود، گریز بود.
سفر نکردیم، کوچانده شدیم.
بگو از مرگ به آوارگی پناهنده شدیم.
از خفّت به بیوطنی!
•سلمان امین
این چه عشقی است که در دل دارم
من از این عشق چه حاصل دارم
می گریزی ز من و در طلبت
بازهم کوشش باطل دارم
باز لبهای عطش کردهٔ من
لب سوزان تو را می جوید
می تپد قلبم و با هر تپشی
قصهٔ عشق تو را می گوید