آنجا که زنی با موهای آشفته و لبخند غمگین
بر سنگفرشهای بارانخوردهی شهر، راه میرود و در ذهنش شعری بیقافیه را زمزمه میکند.
و آنجا که مردی، پشت پنجرهی مهگرفته اتاقش، دستی لرزان بر چهرهاش میکشد،
آرام در سکوت به سیگارش پک میزند و
دخان سیگارش را در آغوش نیستی رها میکند.
جاییست که شاید هردو فکر میکنند
نجاتشان در گریز است
اما این فکر تنها توهمی بیش نیست.
رفتن، تنها شکل دیگری از ماندن در تنهاییست.
هیچ چیز و هیچکس نمیتواند
تنهایی بیانتهایشان را پر کند.
#رامین_وهاب_راوی
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی گریز
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
اگر روزی بر آن شدی که بگریزی؛
مرا صدا کن،
قول نمیدهم از تو بخواهم که بمانی،
ولی میتوانم با تو بگریزم...
#گابریل_گارسیا_مارکز
نمی دانم که با او می شود ما شد؟
کسی این جمله را پرسید؟
چه باید گفت؟
درونم حس تردیدیست
مرا حتی دگر خود هم نمی فهمد !
میانِ لحظه ای خواهم که ما باشم
دمی دیگر ز دنیا می گریزم تا که تنها شَم
درونم حس تردیدیست
نمی دانم پر از دلبستگی هستم؟
و یا دنبالِ تن پوشی برای خستگی هستم؟
چرا احوالِ عالم را نمی فهمم؟
برایَش خاطرم همچون قراری بی ثمر باشد
به من دلبستگی بخشید و دنیا را ز کامَم بُرد
مرا دلبستگی بگرِفت و دنیایَش به نامم خورد !
چه باید گُفت؟
گمانم بایَدَش در آسمانِ فکرِ دیگر خُفت . . .
بیا قدری رها باشیم
بیا از مالِکیَت ها جدا باشیم
گمانم بی تعلّق زندگی زیباست
وطن در من تمامِ هستیِ دنیاست
مرا وابستگی پوچ است
نشانی در رسیدن نیست
من آنم،
مرغِ افکارم
دَمادَم در پِیِ کوچ است
.محسن محمودنیا
عزیز من باید از جزئیات بگریزی و دور بمانی، چرا که هرچه نزدیکتر شوی و با دقتتر بنگری، رنج بیشتری میکشی.
که رفتنهای ما هجرت نبود، گریز بود.
سفر نکردیم، کوچانده شدیم.
بگو از مرگ به آوارگی پناهنده شدیم.
از خفّت به بیوطنی!
در بی حوصلهترین، کلافهترین، کم صحبتترین، اجتماع گریزترین و دل گرفتهترین ورژن خودمم.
فاضل نظری تواین مصرغ حال منو میگه:
هم از سکوت گریزان، هم از صدا بیزار!
• |.|
قوی باش خوب من!
از این دورهی کلافگی و بحران هم به سلامت عبور خواهیم کرد،
روح خستهات را بعد از این فشارهای پیاپی در آغوش بگیر و آرامَش کن.
بگو چیز مهمی نیست، تو سختتر از این را هم پشت سر گذاشتی و مقاومت کردی، محکم بمان روح بلندپرواز من! قرار نیست همیشه میزبان درد باشی، روزها و اتفاقات خوب هم میرسند.
این طاعون را هم پشت سر خواهیم گذاشت، تاریکیها کنار خواهند رفت، خورشید خواهد تابید و "باسیلِ" این تباهی و درد، در آغوش آفتاب داغِ امید، خواهد سوخت.
مراقب روحت باش و قوی بمان،
"امید" تنها روزنهی گریز از این تاریکیست...
قوی بمان...
گاهی با دوست حرف زدن
هرچند پرت و پلا
عجیب به آدم کمک میکند، گریزگاه خوبی است🤌🏻
آدم ضعیفی نبود اما دیگر حوصله سختیها را نداشت ، میل عجیبی به گریز پیدا کرد ، به ندیدن ، ندانستن ، رفتن برای همیشه ..
♡