کسی را تاب دیدار سر زلف پریشان نیست
چرا آشفته می خواهی، خدایا خاطر ما را ؟

نمی دانم چه نفرینی گریبانگیر مجنون است
که وحشی می کند چشمانش ، آهوهای صحرا را ..