آخرین بی‌احترامیش انقدر شدید بود که دیگه خاطراتش هیچ ارزشی نداشت.

اصلا از سخت‌گیر بودن و حد و مرز گذاشتن تو رابطه‌تون نترسید، اونی که شما رو بخواد بخاطر حد و مرز گذاشتن رهاتون نمیکنه، آدم‌ها ارزش چیزی که سخت به دستش میارن رو بیشتر میدونن.

یه جا خوندم نوشته بود:
« خوب بودن با آدمای اطرافت
مثل دروازه‌بان بودنه؛
مهم نیست چندتا توپ رو گرفتی،
آدما همیشه همون یک گلی که
خوردی رو به خاطر میارن...»

دلم میخواد خودمو توو زندگی واقعی
دیلیت اکانت کنم و دو دقیقه بعد
با یه اکانت جدید وارد زندگی بشم،
بدون اینکه خاطره ای از اکانت قبلی
برام مونده باشه.....

بخاطر خودت...
بخاطر حس هایی که دوست داری تجربه کنی،
بخاطر جاهایی که دوست داری بری،
بخاطر رسیدن به چیزهایی که دلت میخواد،
بخاطر خوب شدن حالت،
بخاطر آرزوهات،
رویاهات،
خواسته هات؛
بخاطر "خودت"
تلاش کن.

آره من یه وقت‌هایی از دستت عصبی میشم، ناراحت میشم، حسودی میکنم، سرت غر میزنم، اذیتت میکنم، از دستم خسته میشی، یجاهایی ناامیدت میکنم و حتی باعث میشم بترسی، فقط خواستم بگم همه این‌ها از سر عشق و علاقه زیاد من به توعه وگرنه بقیه آدم‌ها بی‌ارزش‌تر از اونی هستن که بخاطرشون عصبی بشم یا واسشون خودم رو به آب و آتیش بزنم.

When you start talking care of yourself, you start feeling better, you start looking better, because all starts with you.

وقتی شروع به مراقبت از خود کردی، احساس بهتری پیدا می کنی.بهتر به نظر می رسی.
به این خاطر که همه چیز از شما شروع می شه.

وارد رابطه شدن آسونه، ولی من نمی‌خوام خاطرات الکی با هر کسی بسازم.

هر چقدر اصیل‌تر، عمیق‌تر و قابل اعتمادتر باشی، بخاطر آسیب‌های زیادی که تجربه کردی به کسی زخم نمیزنی، چون از میزان درد و ذات رنج خبر داری‌.

چقدر زیباست کسی را دوست بداریم؛
نه از روی نیاز، نه از روی اجبار، و نه به خاطر تنهایی،
بلکه فقط چون ارزش دوست داشتن را دارد.