دوست داشتنت وظیفه‌ام که نبود ،
فریضه‌ام بود بجا آوردمش ‌.
دوست داشتنت عشق که نبود ،
آیین بود ، بدان مشرّف شدم .
دوست داشتنت نماز که نبود اما گزاردمش ، شبانه‌روزی هزار رکعت .
دوست داشتنت زکات که نداشت ،
اما پرداختمش، به هر دمی و
به هر بازدمی ....
دوست داشتنت دینی بود که
مخفیانه به آن ایمان آوردم ،
دینی که جز تنهایی ،
ثوابی برایم نداشت.....