هیچ چیزیو تو زمانی که از ته قلبم میخواستمش نداشتم ، همیشه دیر میشد...>>

اون حس پشیمونی‌ای که بعد از شکستن خط قرمزهات برای یه نفر سراغت میاد، ولی آخرش میفهمی اصلا ارزشش رو نداشته، اوج غمه.

دیگر حضورش برایم ارزشی نداشت، وقتی یادم میامد که من داشتم میسوختم و او طوری رفتار میکرد که انگار غریبه و گناهکاری بیش نیستم.

امشب به آسمون می سپارم
همه ی چیزایی رو که دلم جرئت گفتنشو نداشت...
شاید ستاره ها بهتر بلد باشن

آدم ضعیفی نبود؛
اما دیگه حوصله‌ی سختی‌ها رو نداشت.
میل عجیبی به گریز پیدا کرد؛
به ندیدن، ندونستن و رفتن برای همیشه...

هیچ کس را انقدر دوست نداشته باشید که
وسط بی گناهی،
مجبور باشید از او عذرخواهی کنید...

بعد‌ها که زمان گذشت
متوجه می‌شویم چقدر درست بوده که با اصرار کسی را نگه نداشتیم.
همه‌ی ما لایق رابطه‌ای هستیم که در آن برایمان تلاش کنند،
دوستمان بدارند و به ما احترام بگذارند.
آدم‌هایی که شک دارند،
هنوز درگیر رابطه‌ی قبلی هستند
و یا علاقه‌ی مشخصی به ما ندارند،
نمیتوانند امنیت و عشقِ یک رابطه را تامین کنند.

گاهی وقت‌ها دیگران رو با اون روت آشنا کن تا بفهمن چقدر باهاشون خوب بودی و لیاقت نداشتن.

خدایا دمت گرم برف اومد؛
دیدی برات کاری نداشت ؟؟
آفرین ؛ حالا پول میخوام.

و ما رؤیایی بیشتر از یک زندگی که شبیه زندگی باشد نداشتیم.