نشستی داری زندگیتو میکنی که یهو یادت میاد چطوری نگاهت میکرد... .🩷.

یه روزی که دیر شده میفهمی هیچکس تورو تماشات نمیکرد و نگاهش به تو نبود، ولی تو از ترس نگاه دیگران خودت و زندگی نکردی.

می‌دونی
خیلی سخته ببینی ضربه رو ازون جایی میخوری ک فک میکردی این یکی دیگ خودیه !!!

‏وقتی داشتین کسی رو تجربه میکردید،
خیلی مواظب باشید شاید اون داشت شما رو زندگی میکرد…

هیچ چیز به اندازه این دردناک نیست که همون آدمی که یه روز تلاش میکرد بهت نزدیک شه الان داره همه تلاشش رو میکنه که ازت دور باشه.

خستم
نه اینکه کوه کنده باشم نه
فقط مثل کوه
پای کسی ایستاده ام
که برای تفریح کوهنوردی میکرد:)

بهترین دوستت همونه که یهویی باهاش دوست شدی و فکر نمیکردی یه روز جزو بهترین آدمای زندگیت بشه.


. .

کم‌کم دارم میفهمم که بزرگ شدن چه اشکال‌هایی دارد؛ وقتی به آرزوهایی که در کودکی داشتی میرسی، میبینی آن‌قدرها هم که فکر میکردی جالب نبوده‌اند.

روزی نبود که به سراغم بیاید و
قبل از سوار شدن به ماشین،
دسته گلی روی صندلی نباشد!
روزی نبود که از صبح که چشم باز میکرد،
قربان صدقه ام نرود!
روزی نبود که تمامِ بی حوصلگیم را به جان نخرد!
روزی نبود پشتم قرصش نباشد!
روزی نبود که خودم را،
خوشبخت ترین آدمِ رویِ زمین تصور نکنم!
فقط یک روز بود که میانِ یک بگو مگوی ساده،
منتِ تمامِ کارهایی که کرده بود را،
سرم گذاشت...
از آن روز به بعد
هر چه خواستم
هر چه جان کَندم،
دیگر نتوانستم دوستَش داشته باشم!


#علی_قاضی_نظام

بهار کاش چیز بیشتری از
رنگِ باغچه‌ها را عوض میکرد
کاش یک بار هم ما شکوفه می‌دادیم
ما که این همه هرس شدیم ..

♡