باشد که با فردی وارد رابطه شوید که به زبان روح شما سخن بگوید و مجبور نباشید عمری را صرف ترجمه خود برای او کنید.

من هیچگاه نمیخواستم با تو وارد بحث شوم، من فقط میخواستم، به تو بفهمانم که رفتارهایت چگونه مرا آزار میداد، اما هر بار مجبور به معذرت خواهی شدم چون ناراحتی تو، برای هر دوی ما مهم‌تر بود.

‏یکی از دردناک‌ترین صحنه‌های زندگی، درموندگیِ آدمیه که برای درآوردن هزینه‌های اولیه زندگی‌ش، مجبوره انسان‌ها و کارفرمای بی‌ادب، بی‌مرام، از خود راضی و تازه به دوران رسیده رو تحمل کنه.

بیا برات بشمرم که چند بار به مو رسید و پاره هم شد،ولی من چون تنها بودم مجبور بودم و بلند شم و گره بزنم...

درد داره، ولی اشکال نداره. ما هیچوقت نمی‌تونیم کسی رو مجبور کنیم احساسی که بهش داریم رو به ما داشته باشه.

بعضی وقتا مجبوری
تو فضای بغضت بخندی
دلت بگیره ولی دلگیری نکنی
شاکی بشی ولی شکایت نکنی
گریه کنی اما نذاری اشکات پیدا شن
خیلی چیزارو ببینی ولی ندیدش بگیری
خیلی حرفارو بشنوی ولی نشنیده بگیری
خیلی ها دلتو بشکنن و تو فقط سکوت کنی…

‏این شخصی که الان هستی رو دوست داشته باش؛
تو خیلی کارا کردی، خیلی تلاش کردی، خیلی دویدی، خیلی حرص خوردی و رنجونده شدی و مجبور بودی با خیلی چیزها کنار بیای و همه این جاها لبخند بزنی که بتونی ادامه مسیرت رو بری و موفق بشی.️


. .

نمیدونم عزیزم، شاید تلخ‌ترین قسمت زندگی اونجاییه که مجبور میشی قبول کنی هیچی قرار نیست اونطوری که تو دلت میخواد پیش بره.

اون دوره‌ای که توش تک و تنهایی، باشگاه میری، خوب میخوری و میخوابی، کلا روتین سالمی داری، رو خودت سرمایه گذاری میکنی و مجبور نیستی به کسی جواب پس بدی رو اصلا نباید بزاری از دستت بره.

از خدا میخوام یه کاری کنه مجبور بشی به همه شیرینی بدی .🥹

♡