یه روزهایی هم هست که از جنگیدن با زندگی خسته میشی. خودتو میکشونی گوشهی رینگ اما زندگی دوباره با تمام توانش میافته روت. زور زندگی بیشتره، مجبورت میکنه دوباره سرپا شی و بجنگی. شعارش همینه «تا زندهای بجنگ و زندگی کن.»
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی خسته
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
نوشته بود:
هر جا نشد
هرجا کم آوردید
هر جا نخواستید
هر جا خسته شدید
هیچ عیبی نداره که تمومش کنید
اما "حرمت" همدیگه رو نگه دارید
"حرمت" خیلی مهمه.
تو نمیدونی وقتی یه روز مزخرف رو گذروندم و آخرش خسته میام سراغ گوشیم و یه نوتیف پیام یا زنگ از تو میبینم چطوری همش شسته میشه میره میدونی؟
نذارید کسی که باورتون کرده، کسی که دوستون داره حس کنه اضافیه، حس کنه هر موقع دلتون خواست و بعد از همه کاراتون واسش وقت دارید... نذارین فک کنه همیشه ذهنتون، درگیر آدما و چیزای دیگس و آخر از همه دوسش دارین...
حواستون به کسایی که دوستون دارن باشه!چون اگه یه روز خسته شن و برن،
دیگه ممکنه قلبی مثل قلب اونا پیدا نشه
که واقعی و از ته دل... شما رو دوست داشته باشه و نگرانتون باشه...
خستهای؟
اما هنوز ایستادهای؛
و همین،
شکوهِ توست.
گاهی آرامشی که دنبالش میگردی، پشت پردهی همون اضطرابیه که همیشه سرکوبش کردی! روان خسته، سکوت نمیخواد! گوش شنوا میخواد.
پارتنرِ مناسب اونیه که بتونید کنارش زندگی کنید. زندگی واقعی سکوت داره، بیحوصلگی داره، خستگی داره، شلختگی داره، قیافهی زشت داره. پارتنر مناسب اونیه که تو روزهای سخت، خودش یه بار نشه رو شونه ات که همه اش بخوای نگران باشی نکنه دوستم نداشته باشه یا نکنه خسته اش کنم.
ولی دقت کردید؟
همیشه پسرا رو محکوم کردیم به قوی بودن..
به تکیه گاه بودن...
به شعار مرد کگریه نمیکنه...
هیچوقت نخواستیم قبول کنیم اونا هم حق دارن خسته بشن ..
گریه کنن ...بشکنن....
هیچوقت نخواستیم قبول کنیم پسرا هم احساس دارن....
هیچوقت نپرسیدیم چیشد که نصف پسرامون سیگاری شدن.....
این روزا روزای سختیه ...ولی
برای پسر ها و مرد هامون سختر ...
میدانی؟ هیچکس واقعا هیچ چیز را فراموش نمیکند، فقط آدمها یک وقتهایی، از به یاد آوردن خسته میشوند.
کاش همین حالا بودی…
نه فردا،
نه یه روز خوب،
نه وقتی حالم بهتر شد
همین حالا…
توی این لحظههای خسته،
تو دل این بیپناهی
که همه فکر میکنن قویام،
ولی فقط خودم میدونم چقدر داغونم.
کاش داشتمت…
کاش میشد یکی مثل تو،
توی این همه “خودم باید درستش کنم”،
توی این همه “عیبی نداره میگذره”،
بشه پناه…
بشه تکیهگاهِ کسی
که همیشه برای همه کوه بود
ولی حالا فقط دلش میخواد
یک لحظه،
فقط یک لحظه
به یکی تکیه کنه
و اون یکی،
"تو" باشی...