گاهی وقت‌ها از خودم میپرسم که چرا؟ چرا این کارها رو انجام میدم چرا همیشه به خودم سخت میگیرم و سعی دارم بقیه رو راضی نگه دارم در حالی که خودم و خواسته‌هام دارن نادیده گرفته میشن و کم کم محو میشن؟

بخاطر خودت...
بخاطر حس هایی که دوست داری تجربه کنی،
بخاطر جاهایی که دوست داری بری،
بخاطر رسیدن به چیزهایی که دلت میخواد،
بخاطر خوب شدن حالت،
بخاطر آرزوهات،
رویاهات،
خواسته هات؛
بخاطر "خودت"
تلاش کن.

هی بهش گفتم، گفتم نکن، گفتم ببین من دارم اذیت میشم، من دارم اینجا پیش تو و تو این رابطه‌ای که قرار بود پر از آرامش و حال خوب باشه پر پر میشم، میشنید، بخدا که میفهمید من چی میگم، میفهمید چی میخوام، اما نشنیده میگرفت، نادیده میگرفت، هم من رو، هم حرف‌هام رو، هم خواسته‌هام رو، انگار جدی جدی یه وقت‌هایی نباید دنبال کلمات گشت، رفتار آدم‌ها حرف‌هایی ک روشون نمیشه بهت بزنن رو نشون میده.

یه جا هما تو سریال تاسیان میگه:
«خیلیا دلشون می خواسته دریا بشن ، انقدر راکد موندن که مرداب شدن»

حکایت خیلیامونه که می خواستیم زندگی کنیم ، دریا باشیم ! اما امان از سرنوشت...

‌من بازیایی رو که ناخواسته واردش شدمم بُردم، تو که بازی خودمی!...

همه کسایی که بهشون دل بستی
بلاخره یه روز تنهات میذارن ،
چه خواسته ، چه ناخواسته ...
به هیچ چیز و هیچکس تو زندگیت
تکیه نکن جز خودت.....️

تنها چیزی که نباید واسَش جنگید،
خواسته شدنه...

هر موفقیتی یه قیمتی داره!

قیمت تغییر و تحول: تنهایی
قیمت خواسته‌های بزرگ: استرس و اضطراب
قیمت رشد: کنار گذاشتن حس حقارت
قیمت عشق: درد از دست دادن
قیمت یه نتیجه طولانی مدت: روزمرگی و خستگی
قیمت یه رابطه عمیق: گفتگوهای سخت

بعضی اوقات نمیشه نقاط مثبت و منفی همه‌ی آدمارو باهم دید، گاهی آدما خودشون انقدر نقاط تاریک و منفیشون رو بهت نشون میدن که تو ناخواسته وادار میشی فقط بُعد تاریکشون رو ببینی.

قبل از این‌که از خوب‌بودن بیش از حدتون نسبت به دیگران گلایه کنید اول از خودتون بپرسید که آیا این خوب‌بودن به‌هیچ منتی زاییده‌ی ذات پاک‌تون بوده و یا ناخواسته دنبال منفعت خاصی بودید.