نباشی نمیدونم توی بغل کی پناه ببرم
نباشی نمیدونم خنده‌هامو برای کی ببرم
نمیدونم چجور بدون دنیای بدون خورشیدم زندگی کنم...

وقتی یه نفر بهت میگه اینکار رو باهام نکن و نرو، آدم باش و تنهاش نزار و نرو، اون تو این دنیای کثیف فقط به تو اعتماد کرده و تکیه بهت داده، وسط این همه گرگ رهاش نکن، یادت باشه اگه نمیتونی از کسی نگهداری کنی لطفا هیچوقت وارد زندگیش نشو.

الان اینطوری‌ام که حس میکنم با دوست‌هام دوست نیستم، آدم مورد علاقه هیچکس نیستم، چه میدونم کلا به این دنیا تعلق ندارم.

بدترین حس دنیا اونجایی هست که واسه یه نفر صدت رو میزاری، همه کاری میکنی ولی اون تورو نمیبینه و تو روت از یه نفر دیگه تعریف میکنه که یک دهم تو هم نیست، اونجا دیگه هیچوقت آدم سابق نمیشی.

دلم می‌خواهد دنیا
برایِ مدتِ زیادی شب باشد
کسی کاری به کارم نداشته باشد،
نگرانِ چیزی نباشم و اَطرافم در سکوت فرو برود...!

کاش دنیا یجور دیگه بود، کاش پیتزا آدم رو چاق نمیکرد، کاش عصر جمعه دلگیر نبود، کاش بیمارستان‌ها جز برای زایمان بیماری نداشتند، کاش علاقه به زجر منتهی نمیشد و تو همانطور که گفته بودی مرا دوست داری کاش واقعا داشتی.

. .

تو برام خورشید بودی توی این دنیای سرد.
• |.

اگه من نتونم بشینم کنارت و بگم چقدر از این دنیا متنفرم، چقدر زخمی و خسته‌م از جنگیدن و تو با بغلت آرومم نکنی، بودنمون کنار هم دیگه به چه دردی می‌خوره؟

بعضی روزهام هیچ اتفاقی نیوفتاده، ولی دلت میخواد غمگین باشی، دلت میخواد کمتر حرف بزنی، بیشتر خیره بشی، کمتر بیرون بری، بیشتر تنهایی وقت بگذرونی، تا خود صبح رو یه موسیقی غمگین قفلی بزنی و به رفتن کسی که شاید هیچوقت تو زندگیت نبوده فکر کنی و ریز ریز اشک بریزی، بعضی روزها انگار آدم وظیفه خودش میدونه تموم غم دنیا رو به دوش بکشه.

‏دنیا نمک‌نشناس‌ترین ادمارو میذاره سر راهت تا بیشتر قدر خودت، خوبیات و قلبت رو بدونی.