آدم‌ها میروند و می‌آیند و کمی از خودشان را در آدم جا می‌گذارند و کمی از خودمان را با خودشان میبرند، و اینگونه تمامِ هیچ کداممان، تمام نیست دیگر، که تمام، یک تکه از تمامِ خودمان را در ناتمام دیگری جا گذاشته‌ایم و چند تکه‌ی اضافه‌ی دیگر به درد نخور، به خودمان چسبانده‌ایم، پازلی ناکامل، به هزار تکه‌ی اضافه