شبی ساکت و دلگیر خودم بودم وقلبی که ز غم بسته به زنجیر و
هنگام اذان بود که پیچید در آفاق یکی نغمه تکبیر نوشتند،
که هنگام اذان دست به دامان خدا باش ومشغول دعا باش
وگفتم به خدابین دعایم که دلتنگ اذان حرم کرببلایم