امشب

در کُنجِ بسترِ تب آلودم

یادواره ی غزل هایِ کهنه را ،

به سوگ می نشینم ...

امشب

در اوهامِ فرسوده ی خویش ،

بی آنکه نایِ سخن باشدم به تن ،

از خویش می گریزم

و با تو می پیوندم

ای ماهِ در پیاله ی حوضچه !