یک عمر نگرانِ چه می‌شودها بودم ...
به لبم رسید!
کم‌کم یاد گرفتم که دیروز و فردا را ول کنم،
به جهنم که چه شد؛
به درک که چه می‌شود!

. یک پرونده کهنه
. رضا جولایی


. .