توو دل یه مزرعه
یه کلاغ رو سیاه
هوایی شده بره
پابوسه امام رضا
اما هی فکر میکنه
اونجا جای کفتراس
آخه من کجا برم
یه کلاغ که روسیاس
من که تو سیاهیا
از همه روسیاترم
میون اون کبوترات
با چه رویی بپرم
تو همین فکرا بودش
کلاغه عاشقه ما
یه دلش میگفت برو
یه دلش میگفت بمون
که یهو صدایی گفت
تو نترس و راهی شو
به سیاهی فکر نکن
تو یه زائری برو

"محسن چاوشی"