جونَم میرفت واسشا...
طاقتِ غمِ تو صداشُ نگاشُ نداشتم خب:)
شده از پشتِ گوشے هزار بار بغلِش میڪردم تا آروم بگیره تو بغلم :)
میدونست ...میدونست جونمِ...
رفت...
بُردش...
جونَمُ میگم.