رفته بودیم خونه ى دوستمون

یعنی باید بین لباسا میگشتى تا مبلُ پیدا میکردی

مثل کریس انجل وسط اتاق سرشُ میخاروند

یهو دست مى کرد زیر پتو قندون درمیاورد